معرفی مقاله:
در زیباییشناسی فلسفی، تأمل انتقادی درباره ماهیت ارزش داوری بطور طبیعی با تمرکز بر ایده «ارزش زیباییشناختی» صورت میگیرد. والتن نخست بین ارزش بیرونی یا ابزاری هنر و ارزش ذاتی، درونی یا فینفسه آثار هنری تمایز مینهد. ارزش بیرونی هنر همان است که والتن از آن به «خصیصهی نهادبست ارزش زیباییشناختی» تعبیر میکند. در آن ارزش زیباییشناختی با نقش و کارکرد هنر به مثابه نهادی اجتماعی گره خورده است. اما برای کسانی که در دل این نهاد فعالیت کنند. این اهداف و غایات نهادی میتواند هیچ ربطی به فعالیتهای زیباییشناختی درونی آنها نداشته باشد. آیا میتوان از تأمل در نحوه ارزشگذاری به ارزشگذاری عملی، یا از ارزشیابی به قیمتگذاری، رسید؟
اکنون ارزش نه در تولید و نه حتی در مبادله بلکه در مصرف خلق میشود. با میل یا تقاضایی که مصرفکننده با خود به بازار میآورد، یا خود بازار و عرضه برایش ایجاد میکند، مربوط است. درباره اینکه چطور نظرسنجی رتبهبندانه «حرفههنرمند»، و شرکتکنندگان در آن، میتواند، به شکل مثبت یا منفی، متأثر از عوامل و علاقهمندیهای مختلف زیباییشناختی، روانی، وجودی، عاطفی، حرفهای، سیاسی، اجتماعی و مانند آن باشد سخن بسیار است. بیشک هر نظرورزی شایستهای، از هر نوع آن، میتواند به ایضاح مطلب کمک کند.
اما انکار رقابت و رتبهبندی و، فراتر از آن، تشکیک در انجام و بیان هرگونه ارزش داوری زیباییشناختی به اسم ناروشن بودن بنیانهای معرفتی ارزشگذاری و غیرضرور بودنش سوای هر دلیلی که بتوان برای آن برشمرد، از جمله نشان از نوعی «بیعالقگی» پنهان دارد و چه بسا پس از مدتی به کند شدن نفس قوه تشخیص زیباییشناختی و افزایش تردید و آشفتگی در بازار هنر راه برد، امری که زیانش نهایتا همین بازار میشود. در باب این موضوع میتوانید به مقاله «در باب مسئله معتبرها در عالم هنر»، هم مراجعه نمایید.
.
بخشی از مقاله:
نوشته حاضر در پی توضیح این مطلب است. ارزش امری غیرذاتی است. «علاقهمندی»، به هر دو معنای نفعطلبی و دلبستگی، بهعنوان نوعی رابطه پیچیده، پویا و پرتنش با چیزها مبنای هر نوع ارجگزاری/ ارزشگذاری ــ اعم از زیباییشناختی، اقتصادی، اخلاقی و غیره ــ است. …