کتاب درباره‌ی عکاسی نوشته‌ی سوزان سونتاگ ترجمه‌ی مجید اخگر/تاریخ عکاسی/معرفی کتاب

معرفی کتاب «درباره‌ی عکاسی» / سوزان سانتاگ / ترجمه‌ی مجید اخگر

کتاب درباره عکاسی در نوع خود کتاب کلاسیکی است. و در واقع چندان نیاز به معرفی ندارد. احتمالاً ‌این کتاب خوانده‌شده‌ترین کتاب دست‌کم در میان متون نظری تاریخ عکاسی است. و جالب آن‌ که این کتابِ محبوبِ مخاطبانِ عکاسی در اساس در نقد کردوکار و نقش تصاویر عکاسی در زندگی مدرن نوشته شده است.

چنان‌که در مورد بسیاری از مقالات و کتاب‌های کلاسیک نظریه عکاسی می‌توان گفت. این کتاب در واقع حاصل تأملی از «بیرون» نهاد عکاسی بر عکاسی است. و از یک نظر به آن نوع «نقد ایدئولوژی»‌ای نسب می‌برد. که کم‌وبیش از نیمه سده بیستم به این سو به شکل اصلی تولید نظری در فلسفه و علوم انسانی اروپایی بدل گشته است. اما برخلاف بسیاری از نمونه‌های اخیر چنین تحلیل‌های فرهنگی‌ای که به شکلی نه‌چندان خلاقانه نظریه مورد نظر خود را به حوزه مطالعاتی خاصی -مثلاً ادبیات، سینما، عکاسی، و غیره- «انتقال » می‌دهند. تا از آن برای تحلیل مواد و موضوعات آن حوزه خاص استفاده کنند. این کتاب با نوعی تیزبینی نسبت به خود عکس‌ها و اشکال مختلفِ گره خوردن آنها با انواع روندها و روال‌های نهادی و زیستیِ جامعه مدرن و -در واقع، می‌توان گفت با نوعی حساسیت «منتقدانه »- نوشته شده است.

و در واقع تا آنجا که بتوان در مورد آن از اصطلاح «نظریه » استفاده کرد. باید گفت که نظریه‌ی آن بیشتر از دل خود عکس‌ها و کارکردهای نمونه‌وار آنها بیرون آمده است.

کتاب لحن کم و بیش بدبینانه‌ای دارد. و از خوشبینی‌های برخی ناظران پیش از سوزان سانتاگ و همزمان با او در مورد پتانسیل‌های انقلابی، شناختی، یا هستی‌شناختیِ مدیوم عکاسی در آن خبری نیست. کتاب سانتاگ از این نظر در سنت متونی جای می‌گیرد که در مورد ماهیت تصاویر ماشین‌ساخت و تکثیرپذیرِ عکاسی، و نفوذ فزاینده‌ی آنها در کلیه عرصه‌های عمومی و خصوصیِ زندگی در نیمه دوم قرن بیستم عموماً با لحنی تیره و تار سخن می‌گویند.

برای درک بهتر موضع سوزان سانتاگ باید در نظر داشته باشیم که او زمانی در مورد عکاسی می‌اندیشد. که در طول یکی دو دهه پیش از آن برخی از پتانسیل‌های عکاسی عملاً در عرصه جوامعی چون جامعه‌ی امریکا به فعل رسیده‌اند. و در ریشه گرفتن تحولاتی نقشی اساسی ایفا کرده‌اند. که سوزان سانتاگ نمی‌تواند جز با نگاهی بدبینانه و لحن انسانی اخلاقی سرزنشگرانه‌به آنها بیندیشد.

کار سوزان سانتاگ را می‌توان از یک نظر واکنشی متفاوت نسبت به همان پدیده‌ای دانست که یک نسل پیش از او در پاپ آرت امریکایی مشاهده می‌کنیم. نسلی که در آن، از پیِ رونق اقتصادی و موفقیت در جنگ جهانی دوم که امریکا از لطمات آن برحذر ماند. چشم‌انداز روشنی نسبت به جامعه امریکایی و آینده آن وجود داشت. و در آن انگاره‌هایی چون رفاه، مصرف‌گرایی، موفقیت، و در یک کلام مفهوم «رؤیای امریکایی » قوت می‌یافت. (هرچند که موضع هنر پاپ به این فضا از همان زمان نیز موضعی دوپهلو و هزل‌آمیز بود.)

در عوض، در دهه هفتاد که سوزان سانتاگ کتاب درباره عکاسی را می‌نوشت. (سال ۱۹۷۷)، با امریکایی سروکار داریم که جنگ ویتنام و مخالفت گسترده داخلی با آنرا از سر گذرانده. همچنین ناآرامی‌های اواخر دهه شصت، و جنبش‌های اجتماعی مختلفی را پشت سر گذاشته است. که در نتیجه‌ی آنها نوعی احساس رکود و رخوت جایگزین احساس خوشبینی گذشته شده است. احساسی که در واقع می‌توان آن را مقدمه شکل‌گیری فضای فرهنگی‌ای دانست. که در ادامه با عنوان «پست مدرن » شناخته شد.

در این میان، نکته با اهمیت آن است. که در طول این چند دهه تصاویر و مشخصاً تصاویر فوتوگرافیک نقش فزاینده‌ای در فضای فرهنگ عمومی جامعه امریکا (و به تدریج، جامعه جهانی) ایفا کردند. به نحوی که بسیاری از نقدهایی که به تدریج از این سالها، عمدتاً از موضع چپ، بر روند کلی جامعه غربی و امریکا به عنوان شمایل اصلی آن وارد شد. بر محوری کلی می‌گردند. که در یک کلام می‌توان آن را در «غلبه تصویر بر واقعیت» خلاصه کرد.

در این چارچوب، می‌توان گفت چشم‌اندازی که کسانی چون سوزان سانتاگ در آن سال‌ها از سرنوشت جامعه تصویرمحور مدرن و به تدریج پست مدرن، و نقش تصاویر فوتوگرافیک در آن، ترسیم کردند. از آن زمان تاکنون به نحو فزاینده‌ای تقویت شده است.

اگر به قلم و اندیشه‌های سوزان سانتاگ علاقه‌مند هستید دو متن «عکاسی در چارچوب علوم انسانی» و «یک فرهنگ و حساسیت جدید» را از این نویسنده به شما معرفی می‌کنیم.

سبد خرید ۰ محصول