اثری از سیراک ملکنیان پاییز ۱۳۷۴ sirak melkonian autumn 1995

حرفه: مجموعه‌دار / جواد مجابی

 

 

معرفی:

در این مجموعه‌مقالات جواد مجابی در پنج نوشته، به آثار حسین کاظمی، مسعود عربشاهی، نیکزاد  نجومی، ابوالقاسم سعیدی و سیراک ملکنیان پرداخته است.

.

بخشی از مقالات:

سه دوره در تحول آثار استاد حسین کاظمی دیده می‌شود.‌ دوره‌ی اول‌ هویت‌یابی او به عنوان نقاش نوگراست که با جستجو وتجربه‌اندوزی در سنت  تصویری ایران چون مینیاتور ومنابع آذینی هنرقدیم  مشخص می‌شود. دیدار از روستاها وایلات و کندوکاو در پیشینه‌ی تجسمی ایران کاری است که در زندگی هنری پیشگامان چون شیبانی و ضیاپور و پزشک نیا نیز دیده می‌شود. تابلوی بوف کور متعلق به این دوره است .

سال ۳۲ کاظمی وارد مدرسه هنرهای زیبای پاریس می‌شود. پس از آشنایی عمیق‌تر با هنر غربی و برگزاری چند نمایشگاه انفرادی وگروهی در پاریس سال ۳۷ به ایران بازمی‌گردد و دوره‌ی پرباری ازتعلیم هنر را به هنرجویان شروع می‌کند که تاسال ۵۸ می‌پاید وبسیاری از هنرمندان نام‌آورکنونی ازشاگردان استاد کاظمی در مدارس هنری ایران بوده‌اند .

.

.

درنگاه اول، این تابلو بیشتر به یک متن انتزاعی شباهت می‌برد که نقاش درآن شکل‌های هندسی خشن استوانه‌ها و دایره‌ها ونیم دایره‌ها وحجم‌های راست‌گوشه را که رنگ‌های آبی و سفید و لاجوردی و آبی و سیاه دارند در متنی با همین رنگمایه‌ها نشانده است.

درنگاهی دقیق بر لایه‌ای دیگر، شاهد یک صحنه‌ی آئینی هستیم که بین نیایشی  مهرپرستانه و پیوند دوخداوندگار نوسان دارد. پهلوان یا شاه افسانه‌ای سمت چپ تصویر، طاقه‌ی مقدس را به شهبانوی مقابل خود می‌دهد یا نشانه‌ی قدسی را از ایزد بانو به تبرک می‌ستاند. این تصویر را  بسا که در حجاری‌های هخامنشی، مهرها، یا نقوش دستباف‌های کهن دیده باشیم.

هدف نقاش بازنمایی این تصویر آشنا وکهن نیست، او از یک متن مسطح پرجلا و آذین، نشانه‌هایی را باهم وبه گونه‌ای ترکیب کرده است که مرز بین تن انسان و جسم اشیا وفضای پیرامون ‌یک سره محو شده است وهمه  در فضایی یک دست و هم ارز ، تن به قبول آذین‌ها ونشانه‌ها و ونقشمایه‌های ترصیع شده در متن تابلو داده‌اند. تابلو به قصد بازی نور و رنگ وایجاد تناسبات هماهنگ و ترکیب نقش‌های مرتبط ساخته شده وموضوع واشخاص بهانه‌ای بیش نبوده است. هنرمند  از روایت ادبی وتاریخی در خلق خودفاصله گرفته است .

.

.

نیکزاد (سال ۴۶) دانشکده‌ی هنرهای زیبای تهران را به پایان برده، دوسالی (۵۱ ـ۵۰) در رشته‌ی فیلمسازی وپویا‌نمایی پژوهش کرده وبعد از کالج هنری شهر نیویورک فارغ‌التحصیل شده است. نخستین تصویری که از تابلوهای نجومی به یاد می‌آید چهارخانه‌های مرتب ونامرتبی است که درابعاد تغییر یابنده پس‌زمینه‌ی تابلوها را می‌سازد تا فضای بعضی از چهارخانه‌ها با حجم‌های سیاه وسفید یارنگی، پرشود. این حجم‌ها، هیکل‌های درشت وعضلانی‌اند که درجوانب مختلف تابلو حرکت می‌کنند تا ترکیب بندی تابلو با دقتی ریاضی متوازن گردد.

.

.

سه نقاش ایرانی درختان را بالمناصفه بین خود قسمت کرده‌اند. سهراب سپهری بیشتر به تنه‌های درختان پرداخته وابوالقاسم سعیدی غالباً شاخ وبرگ درختان را تصویر کرده است، اما آن که بیشترازاین دو، درختستان ایرانی را به تملک درآورده، محجوبی است که علاوه بر تنه وشاخه ومیوه، بیشه‌های بسیار ازدرختان ساخته است و پیش از آن که به  طراحی پارک های کشور بپردازد جنگل‌های لاهیجان ذهن او را تسخیر کرده بود.

ابوالقاسم سعیدی یک هنرمند آذین‌گر است که جزخلق اوج زیبایی وتنزه و کمال سودایی ندارد وهمین آرزو بیشتر تابلوهای او را دریچه‌ای می‌کند رو به بهشت رنگ‌ها وخط های اسلیمی وختایی و موسیقی هماهنگی‌ها.  پیداست که جهان رنگارنگ سعیدی به نحوی ملهم از باغ های مینیاتورصفوی ، بزم های پرنقش وجلای باستانی، همچنین موسیقی پرانحنا وکشش ماست که همچون زمان دوار افسانه ای و دوایرخوشنویسی ما و گنبدبام‌ها و قوس‌های کویری‌مان، در مداری به دورخود چرخنده، ترکیب بندی‌های دایره وار را ساختار می‌بخشد.

شاخ وبرگ هایی می‌سازد که هریک یادآوربوستانی، یا خود باغی جادویی است، غالباً در حسرت چمیدن در باغ‌های ایرانی درغربت ساخته شده است، با نورهایی که از آفتاب ایران بر پیچ وخم های  گل وبرگ شاخساران می‌تابد. این آفتابی است که رنگ‌ها را شفاف و درخشان و هردم به شکلی شونده نشان می‌دهد وسایه روشن‌هایش نه درمه ابهام ویا یکنواختی نورنیمرنگ بلکه شناور در آفتابی تغییر دهنده‌اند که حالتی پویا ودینامیک به اثر می‌بخشد. نور دگرگونساز، تابلو را به رقص درمی‌آورد در رنگ‌ها ونقش‌های جابه جا شونده.

.

در دهه‌ی پنجاه کسانی که به کافه رستوران چاتانوگا که بیشتر پاتوق مشتریان افراد متجدد تهران بود می‌رفتند، بر پیشانی شرقی کافه دیوارنگاره‌ی افقی گسترده‌ای را می‌دیدند که با رنگ‌های ملایم وهم‌آهنگ‌، بافت درهم پیچیده ای ازسطوح هندسی را نشان می‌داد‌، انگارعکس هوایی از کشتزارها وبیشه‌های شمال بود یا نقشه‌ای پیشگویانه از بزرگراه های مدرن وپل‌ها و مفصل‌های ارتباطی که بایستی سی سال بعد در پایتخت ساخته می‌شد‌.

سبد خرید ۰ محصول