معرفی مقاله:
عکاسی نجومی در سالهای نخستین شکلگیریاش همیشه پیوند نزدیکی با دانشمندان اخترشناس داشته. صفحات اولیه بسیاری از کتابهای مربوط به تاریخ عکاسی، مشترکاً با اشاره به کنجکاویهای منجمین و علم نجوم آغاز میشود. از ابن هیثم و تجربه اتاق تاریکش بگیرید تا کوشش دیگر منجمین برای تبدیل مطالعات رسمی و کاغذی خود به معاینات و مشاهدات تجربی از خلال عدسیها و تلسکوپها. در مصاحبهی حاضر بابک امینتفرشی از ارتباط عکاسی و نجوم میگوید.
.
بخشی از گفتوگو:
تفرشی: همانطور که گفتید تولد عکاسی، زمانی است که علم اپتیک به وجود آمده و پدر علم اپیتک را در دوران اسلامی ابن هیثم میدانند؛ هرچند که در دوران پیش از علم اسلامی (که دوران شکوفایی علمی به خصوص در علم نجوم بوده)، در یونان باستان نیز گرایشهایی از اپتیک در زمینههای مختلف دیده میشود. اما کسی که واقعاً اپتیک را به شکل امروزیاش پایهگذاری کرد. و بعد سبب آن رشد چشمگیر شد همان ابن هیثم بوده است. او بود که مدل اتاق تاریک را شبیهسازی کرد. و حتی برخی معتقدند که آن را ساخته بوده و در آن آزمایشاتی نیز انجام داده و به روابطی رسیده بوده که بسیار شبیه به مکانیزمی است که دوربین عکاسی دارد. کوششهای او در واقع ایده اولیه دوربین عکاسی است.
بعد از اختراع عکاسی، این مطالعات نجومی چگونه پیگیری میشود؟
اولین عکس نجومی، به روشی که شبیه به روش امروزی آن است، در سال ۱۸۴۰ گرفته شده است. یعنی بسیار نزدیک به آغاز اختراع عکاسی. این عکس یک پزشک و مخترع آمریکایی به نام ویلیام دریپر از ماه گرفت عکس مربوط به ماهِ تربیع است، ماه تربیع یعنی قرص نصفه ماه. یک سوژه بسیار پرنور که امروزه وقتی از آن عکس میگیریم مدت نوردهی حدود ۲۵۰/۱ ثانیه از داخل تلسکوپ است. پزشک مذکور از یک تلسکوپ استفاده کرده درحالی که مدت نوردهی اش ۲۰ دقیقه بوده و این زمان طولانی به خاطر حساسیت بسیار کم اولین صفحههای عکاسی در آن زمان بوده. این میزان نوردهی برای ماه در مقایسه با کارهای امروزی باورنکردنی است.
در قرن نوزدهم، بهجز تصاویر از ماه ـ که به آن اشاره کردید ـ از دیگر پدیدههای آسمانی هم عکاسی میشده؟
جرم دومی که بعد از ماه و خورشید از آن عکاسی میشود کهکشان آندرومدا است. کهکشانی در همسایگی ما و در اندازه راه شیری و نزدیکترین کهکشان بزرگ به راه شیری که با چشم هم در آسمان دیده میشود. البته باید اشاره کرد که اولین کسی که این کهکشان را به ثبت رسانده عبدالرحمان صوفی منجم ایرانی در ۱۰۰۰ سال پیش بوده است.
این تصاویر نجومی را مردم هم میدیدند؟
نه. در آن زمان این حوزه چندان مورد توجه عموم نبوده. اخترشناسی، به خصوص در کشورهای توسعه یافته، بعد از پروازهای فضایی همگانی و عمومی شد. یعنی از دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بهدنبال سفر انسان به ماه، پرواز فضاپیمای وُیجر به سیارات بیرونی، یا فرود اولین فضاپیماها بر سطح مریخ. این اتفاقات توجه عمومی را به نجوم جلب کرد و سبب شد که مردم مشتاق شوند و چون تقاضا به وجود آمد، مؤسسات تخصصی نجوم و رصدخانهها به فکر افتادند که چطور تصاویر را جذاب کنند و مردم به نجوم جلب شوند. این رویکرد دو دلیل داشت. اول اینکه همین مردم عادی میتوانند منجمان آینده باشند و دوم اینکه اینها حامیان علم خواهند شد؛ افرادی که برای ساخت یک رصدخانه یا برای ارسال یک موشک به فضا مالیات پرداخت میکنند، میفهمند که این پرداخت را به چه دلیل انجام میدهند. به این ترتیب از دهه ۱۹۷۰ در اغلب مؤسسات نجومی اتاقی به نام لابراتوار عکاسی شکل گرفت که در آن عکسها به روش مردمپسند پردازش و چاپ شد. حتی گاهی عکسها، رنگی میشدند چون بسیاری از عکسها به دلیل عدم نیاز منجمین به رنگی بودن عکس، سیاه و سفید بودند. عکسِ رنگی کمترین داده را در اختیار دانشمندان نجوم میگذارد (البته به جز عکسهایی که در طول موجهای غیرمرئی هستند که ما ناچاریم بهطور مصنوعی به آنها رنگ بدهیم تا متوجه شویم در کدام قسمت انرژی بیشتری داشته است).