تهران از ابتداي سدة نوزده ميلادي تاكنون پايتخت ايرانِ مدرن بوده و در طول اين زمان تحولات سياسي مهمي را به خود ديده است كه هر يك رَدي از خود برشکل فيزيکي اين شهر و نيز شيوة زندگي شهري در آن برجاي گذاشتهاند. درطول صد سال گذشته، تهران، از يک روستاي محصور به يک منطقة بيکران شهري بدل شده و تحولات دنباله داري، براساس برنامهريزيهاي نوآورانة مدرن، مرتباً چهره و فرهنگ اين شهر را دگرگون كرده و از آن شهري ساخته است كه امروز به عنوان تهران ميشناسيم. تغييرات در پايتخت همواره تحت نظارت قدرت حاکم، استبدادي يا انقلابي، صورت گرفته که هر يك تهران را به سمبلي براي نمايش قدرت خود به جهان خارج بدل ساخته اند.
چنانچه سير تحول شيوه هاي بازنمايي و ارتباط آنها با حوزة قدرت، که از تهران به عنوان ميداني براي محک مدرنسازي و يا اسلاميسازي استفاده کردهاست، را از پس هم دنبال كنيم درخواهيم يافت كه تهران از اوايل سدة نوزده ميلادي تا كنون چه چرخشهاي بنياديني را تاب آورده است. با بررسي بيشتر ميتوان رشد و توسعة پايتخت را به چهار مرحله مختلف تقسيم كرد. تهران سنتي(۱۷۹۷تا ۱۸۹۰م/ ۱۱۷۷ تا ۱۲۷۰ش)، تهران پاريسي(۱۸۹۱ تا ۱۹۴۱م / ۱۲۷۰ تا ۱۳۲۰ش)، تهران آمريكايي (۱۹۴۱ تا ۱۹۷۹م / ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ش) و تهران اسلامي (۱۹۷۹م/ ۱۳۵۷ش تا امروز). اين چهار دوره به چهار وضعيت سياسي و چهار شيوة بازنمايي متفاوت مرتبطاند؛ در واقع ميتوان گفت چهار تهران مختلف يكي بر روي ديگري متولد شده است. ( تصوير شمارة ۱)
هدف اين مقاله، ارائة توصيفي کوتاه از رابطة پيچيدة برنامه ريزيهاي اجرايي تهران با مقاصد اجتماعي ـ سياسي پنهان در پس آنهاست، و نيز بررسي تأثيرات هر يك از اين برنامه ها بر شيوة زندگي و فرهنگ شهري. از اين رو مشخصاً بر روي دو دوره از چهار دورة ياد شده، يعني از اوايل سدةنوزده ميلادي تا انقلاب اسلامي، تمركز ميکنيم. در اين دو دوره، كه هر يك به شرايط سياسي متفاوتي مربوط مي شوند، دو تهرانِ متفاوت بر روي هم بهوجود ميآيد. گذشته از اين به فضاهاي پرجنب و جوش جديد، مكان هاي جديد و همزمان جامعه جديدي كه هر يك از اين برنامهها ايجاد كردهاند خواهيم پرداخت؛ بدون آنكه مقاصد اين برنامهها را داوري كنيم تنها بررسي خواهيم كرد كه هريك چگونه همزمان با توليد فرمهاي نوين شهري، شكل جديدي از جامعه شهري را توليد کردهاند.
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «پاریس/ ابوظبی/ تهران» به قلم شهره مهران