مهران مهاجر تهران بی‌زمان ۱۳۸۷

تنِ تهران / مهران مهاجر

 

تنِ تهران به قلم مهران مهاجر

«من خواب ديده‌ام …

و كور شوم

اگر دروغ بگويم»

تهران تن‌اش هم سرد است و هم گرم. تهران تن‌اش نه سرد است و نه گرم. تهران مي‌سوزد يا من سرداَم است؟ تهران تن‌اش هم مال همه است و هم مال هيچ كس. تهران  تن‌اش  نه مال كسي است و نه مال هيچ كس. تهران مال كيست؟ تهران تن‌اش هم خون دارد و هم رگ. تهران تن‌اش بي‌رگ است و بي‌خون.

خونِ تهران كجا رفته است؟  تنِ تهران رگ‌اش  كجا  پاره شده است؟ رگِ تهران را كه زده است؟ تهران تن‌اش هم پوست است و هم گوشت. تهران تن‌اش نه پوست است و نه گوشت. پوست تهران را كه كنده است؟ گوشت تهران را كه به سلاخي برده است؟ تهران تن‌اش هم صاف است و هم آماسيده. تهران تن‌اش نه صاف است و نه آماسيده. تهران تن‌اش كِي ورم كرد؟

تاول‌هاي تن تهران  كجا سرباز كرد؟ تنِ تهران تاول‌هاي‌اش كِي خشكيد؟ تهران تن‌اش هم صدا است و هم سكوت. تهران تن‌اش نه صدا است و نه سكوت. تنِ تهران كِي به صدا در‌آمد؟ تن تهران را كِي ساكت كردند؟ تهران تن‌اش هم پر است و هم خالي. تهران تن‌اش نه پر است و نه خالي. كِي بود كه تهران را پر كرديم؟ يادمان نرود.

كِي بود كه تهران را خالي كردند؟ به كدامين گناه؟ تهران تن‌اش هم ديوار است و هم راه. ديوار را كه ساخته است؟ راه را كه مي‌رود؟ تهران تن‌اش هم بازدم است و هم دم. تهران تن‌اش نه بازدم است و نه دم. تن تهران كي به نفس‌نفس افتاد؟ تهران تن‌اش از نفس افتاد؟ تنِ تهران سوراخ‌هايش هم باز است و هم بسته.

  تنِ تهران سوراخ‌هايش نه باز است و نه بسته. سوراخ‌ها را كِي بستند؟ سوراخ‌ها را كِي بازكنيم؟ باز كرده بوديم؟ دوباره كِي باز كنيم؟ تهران تن‌اش هم قرمز است و هم سفيد. تهران تن‌اش هم سفيد است و هم سبز. تن تهران نه سفيد است و نه قرمز، و نه سبز. كه رنگ را از تنِ تهران زدود؟ خاكستري از آن ماست. تهران تن‌اش هم زخمي است و هم زخمي. تهران تن‌اش زخمي است. پس چرا تهران تن‌اش خاكستري است؟

تهران تن‌اش آبستن است.

«همه مي‌ترسند، اما …

همه مي‌دانند

همه مي‌دانند»

پیشنهاد مطالعه: «فهرست مقالات مهران مهاجر»

سبد خرید ۰ محصول