معرفی مقاله:
عباس صفاری در مقالهی «ترک تهران و دل کندن از لندن» با روایت شخصی خود از تجربهی ۳۷ سال اقامت در خارج از کشور سعی داشته بخشی از زندگی مهاجرت را که پنهان مانده روشن سازد، خاصه آنکه بعد از سالها اقامت تابعیت هیچ کشوری را نپذیرفته و همچنان با پاسپورت ایرانی سفر میکند. او از سالهای اقامتش در دههی ۷۰ لندن میگوید و سپس با گذر از این شهر ما را به قارهی آمریکا میبرد. در خلال این روایات اما ما را با ویژگیهای دو کشور و روبهرویی یک ایرانی با این فرهنگها آشنا خواهد کرد، مواجههای که برای هر مهاجر تازه و منحصر به اوست.
.
بخشی از مقاله:
مهاجرت چه از روستا به شهر باشد و چه از کشوری به کشور دیگر عملکردش مشابه تبی واگیردار است و هنگامی که آغاز میشود جلوی آن را به دشواری میتوان گرفت. دولتهای نوپا نیز گاهی به قصد خلاص شدن از دست مخالفان و ناراضیان به روشی غیر علنی به این تب دامن میزنند که به نوبهی خود فروکش کردن آن را به تأخیر میاندازد. در نهایت اما این نیز مانند هر تب دیگری فرو مینشیند. در دههی نخستین قرن بیستم هفتهای نبوده است که یک کشتی حامل مهاجرین از ایتالیا، اسپانیا، ایرلند، یونان، فرانسه و دهها کشور دیگر در یکی از بندرهای قاره آمریکا لنگر نیندازد. شهرکهای ایتالیایی، اسپانیایی، بالکانی، چینی، و ژاپنی (اخیراً تهرانجلس) در دل شهرهای بزرگ این قاره یادگار آن دوره است.
به رغم تمام این مشکلات باید گفت مهاجرین ایرانی در مقایسه با مهاجرین دیگری که از آن سوی آبها آمدهاند موفقیتهای بیشتری کسب کردهاند. اکثر مهاجرین ایرانی در کشورهای غربی با پشتوانهی تحصیلات و تجربیات شغلی و فرهنگی آورده از ایران و پشتکار بسیار آن دوره را پشتسر گذاشتند و مقام و موقعیت خود را در حرفهای که برگزیدهبودند ارتقا دادند. در مسیر این پیشرفت اما عدم رعایت اصول حرفهای و پشت پا زدن به رقیبان و ساعات طولانی کار و غفلت از دوستان و خویشاوندان و در مواردی حرص و جوش مهارگسیخته صدمات جبرانناپذیری میزند که مهاجرین ایرانی سهم زیادی از آن بردهاند و در نهایت بهای زیادی نیز بابتش پرداختهاند.
در مجموع من نظر چندان مثبتی به مهاجرت ندارم. به ویژه مهاجرت اهل قلم و هنرمندان. اگرچه دنیا را همین مهاجرتها و جابجایی اقوام و تمدنها ساخته است. اما سود حاصل از مهاجرت به گمان من بیشتر نصیب نسل دوم و فرزندان مهاجرین میشود تا “فردِ” مهاجر. مهاجرت سیاستمداران، اهل قلم و هنرمندان اما از مقولهای دیگر است و داستان و عواقب دیگری دارد. یکی از موفقترین نمونههای آن مهاجرت نویسندگان و هنرمندان انگلیسی زبان از آمریکا و ایرلند به پاریس دههی بیست است که به خلق چندین شاهکار تأثیرگذار انجامید و نهایتاً مدرنیزم را وارد ادبیات و هنر انگلیسی زبان کرد.