مقالهی «تبلیغ Advertisment» نوشتهی مایکل ارلهوف و تیموتی مارشال است. تایماز پورمحمد و نیلوفر سرلتی آن را به فارسی برگداندهاند.
تبلیغات، بازنمودهایی هستند که بر اساسِ نیازها و احتیاجات بازار دیزاین میشوند و از خلال شبکهی رسانهای به آن بازار شکل بخشیده، بر آن تأثیر میگذارند و در نهایت به تبادل ارزشها میانجامند.
بخشی از مقاله:
در قرن پانزدهم، ” تبلیغات” این گونه تعریف میشد:” ذهن را معطوف چیزی کردن: مشاهده، توجه و دقت”. ای تعریف هنوز هم در قرن بیست و یکم مناسب به نظر میآید. قرنی که عرصه رقابتهای تنگاتنگ میان انواع محصولات است. رقابت در چرخهی زندگی محصولات جا افتاده و تفاوتهای میان محصولات خرد. بنابراین در این عرصه، توجه را معطوف محصولات یک شرکت خاص کردن، کاری بسیار دشوار و پیچیده است.
در قرن پانزدهم نقش تبلیغ طراحی علائم و نشانههای دکانها، یا همان تابلوهای آگهی بود. از آنجا که بیشتر کردم سوادخواندن و نوشتن نداشتند، این علائم و نشانهها، وظیفهی معرفی محصولات، خدمات، فنون و مهارتها یا صنایع دکانها را بر عهده داشتند. در آن زمان، تبلیغات یا به صورت اعلانهای عمومی بودند مانند ساعت حرکت دلیجانها یا به شکل آگهیهای نیازمندی به منظور تبادل اطلاعات. رسانهها ترکیبی بودند از آگهیهای نصبشده در مراکز شهرها، جار زدنها برای فروش محصولات از داخل گاریهای شخصی و مجموعه نشانههایی که کاسبان برای معرفیِ محصولاتشات استفاده میکردند…