شهریار توکلی در یادداشت «برو این جا وای نستا» احساسات پراکنده و گاه متضاد خود نسبت به تهران را بازگو میکند. تهران شهر ایستادن نیست، شهر حرکت کردن است. در تهران کسی نمیخواهد تو ناظر بر او باشی، همه چیز شخصیتر است. حتی زیباییهای شهر در درون خانههای انسانها عیانتر است تا در چهره بیرونی شهر. تهران برای پیاده روی و قدم زدن جایی ندارد. هر بخش از تهران داستان خود دارد و گویی هر کدام شهرستان جداگانهای است. نویسنده به زعم خود با توسل به نوستالژی چهرهی مورد علاقهی خود از تهران را توصیف میکند.
بخشی از متن:
“تهران” تنها موضوعی است که شلختگی های ذهنی و رفتاری آدم را توجیه (و حتی تأیید) می کند. پس این شماره را غنیمت است.
تهران شهر ایستادن نیست. شهر حرکت کردن است. مهم نیست کجاش باشی و در چه مرتبتی باشی. در هر شرایطی به تکان خوردن واداشته می شوی.
اینکه تو کجای تهران بِایستی برای دیگران خیلی اهمیت ندارد، چون هر کجاش بایستی مسبب دردسری، مورد سوءظنی، باعث سد معبری، به چشم چرانی متهمی، و خلاصه مشکوک به خلافی. در تهران یا باید بنشینی سرجات، یا باید دائم حرکت کنی.
مهم نیست کجای تهران حرکت کنیم. فقط مهم است که نایستیم و مدام گاز بدهیم و حرکت کنیم؛ و دیوانهوار و جنونآسا با حرکات هلیکوپتری از تهرانپارس به هایپر، از پونک به جگرکیهای آبعلی، از فرمانیه به سرخاک، و از خزانه تا درکه را سیر کنیم و یا حتی فقط یک خیابان (مثلاً ایران زمین) را مدام بالا پائین و چپ و راست کنیم.
« پژو حرکت کن… پژوووو مگه با تو نیستم. راه بیفت زودتر»
در تهران اگر بِایستی امکان دید خواهی داشت. خوب نیست. هیچکس نمیخواهد که تو ناظر او باشی. هرکسی در هرکجا، حضور تو را برنمیتابد. مگر آن که با مهر و محبت و منفعت، خلافش را ثابت کنی.
«قربون شکلت، برو اون طرف تر واستا هرکاری دلت خواست بکن.» «جمعی از کسبه محترم محل»
در تهران اگر بِایستی دیده میشوی، خوب نیست.
افزایش سرسام آور این همه اتومبیل شخصی در تهران، بخشی اش به خاطر سهولت در جا به جایی و طی طریق است، اما بخش ناخودآگاه آن به تمایل (و یا ضرورت) درونی آدمها برای دیده نشدن برمیگردد. شهروندانی چون من که دیفالت، خود را در این فضای شهری، متخلف و سوژهای مناسب تعدی و هجوم می پندارند، ترجیح میدهند که در ماشینهای شخصی شان (کنام امن شهروندان تهرانی) تردد کنند.
«آقا، تا میشینین تو ماشینتون، درها رو از تو قفل کنین…
هیچ اعتباری نیست.»
«توصیه های خانوادگی پس از حوادث شخصی»..
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «آیدین آغداشلو؛ آدمهایی هستند که اگر نباشند دنیا جای قشنگی برای زیستن نخواهد بود» به قلم شهریار توکلی