مقالهی «اسم رمز: جدایی!»، گفتوگویی سه نفره بین مجید اخگر، علیرضا رسولینژاد و شمیم مستقیمی است. در این گفتوگو، ابعاد مختلف فیلم «جدایی نادر از سیمین»، ساختهی اصغر فرهادی، مورد بحث قرار گرفته است. در یک برههای جدایی نادر از سیمین تبدیل شد به اسم رمزی که آدمها با این اسم رمز همدیگر را پیدا میکنند. آدمهایی که متعلق به یک طبقهاند.
بحث با این پرسش آغاز میشود که «تجربهی مواجه با این فیلم برای شما چطور بوده است؟ یعنی فیلم وقتی تمام میشود، به خودتان و ارتباطتان با فیلم که نگاه میکنید، چه چیزی عایدتان میشود؟ چه کارکردی برایتان داشته؟»
بخشی از مقاله:
شمیم مستقیمی: اینکه این بحث را برای این بخش انتخاب کردم، بیشتر به این حسی که از فیلم داشتم مربوط بود که انگار بعد از دیدن فیلم و همه اتفاقات بعد از آن حس میکنم چیزی که با آن طرفم، چیزی بیشتر از یک فیلم است. یعنی انگار همهچیزش متورم است. فضایی ساخته شده دور و برش که مثل فضای خود فیلم همهچیز در آن بیشتر از یک فیلم است.
حالا جدا ازینکه در خود فیلم چه میگذرد، وقتی به بیرونش نگاه میکنیم، چه شرایط اجتماعی، چه شرایط سیاسیاش، چه سیل جایزههایی که به آن دادند، همه، پدیدهای ساخته که انگار مرزهای نقد کردن را حود این پدیده دستکاری میکند. وقتی میخواهی دربارهاش بنویسی انگار فقط یک فیلم نیست که اشاره کنی به تکنیکاش، یا به چیزهایی که آدم هنگام نقد فیلم انجام میدهد و همهاش با چیزهایی مواجه میشوی که میبردت به جایی به جز مرکزیت خود فیلم و بنابراین تجربهی خاصی میشود…
پیشنهاد مطالعه: مقالهی «درجستجوی چیزی بیشتر» به قلم شمیم مستقیمی