ادوارد هاپر: نقاش انتظار و اضطرار / مازیار اسلامی

ادوارد هاپر: نقاش انتظار و اضطرار / مازیار اسلامی

 

نقاش زنان منتظر، کلیساهای دور و تک افتاده، عمارت‌های گرفتار در تپه ماهورهای لخت و عور، شهرستان‌های آمریکایی با ملال نیمروزی و زنان و مردانی که به افق خیره شده‌اند، پنجره‌ها و زنانی که در آنسوی آن بی‌آنکه بدانند زیر نگاه ما هستند: اینها جهان ادوارد هاپر را تشکیل می‌دهند.

نقاشی که می‌خواست خاطره شعری بودلر از ملال زندگی روزمره را در نقاشی قلم زند. با این حال عنصر مازاد ملال در نقاشی‌های او چیزی است که بودلر به آن نپرداخت: انتظار. در تمامی نقاشی‌های هاپر گویی انتظار تنها مازاد طبیعی ملال است. مردان و زنانی که به افق خیره شده‌اند گویی چشم به راه کسی یا چیزی‌اند. عمارت‌ها و کلیساهای پرت و دورافتاده گویی انتظار تازه‌واردی را می‌کشند. در تمامی این نقاشی‌ها انتظار در مقام عنصری غایب حضوری لجوجانه دارد. سویه غنایی آثار هاپر در این مازاد نهفته است. همچون سویه غنایی وسترن‌های پکین پا و فیلم‌های چیمینو، دو فیلمسازی که لحظات غنایی تکان‌دهنده آثارشان در شکست قهرمانان‌شان برای یکی شدن با آن بدویت و خلوص از دست رفته، در کشف نافرجام قلمروهای پرت و جدا افتاده، و به یک معنا احیای آمریکایی که دیگر وجود ندارد، نهفته است.

علاوه بر تأثیر بصری و تماتیک دایر بر سینما، در تابلوی او به نحوی شگفت‌انگیز جوهره سینما را در خود محبوس کرده‌اند. اینها تصاویری ثابت‌اند که به قول دلوز حرکت سینمایی را در خود ادغام کرده‌اند.

«اتومات» (۱۹۲۷) یکی از آنهاست. کافی است چند دقیقه‌ای به آن خیره شویم تا تخیل سینمایی‌مان فعال شود، تصاویر حرکت کنند و سکانسی در ذهنمان شکل گیرد که نقاشی «اتومات» گویی لحظه‌ای منجمدشده از آن است. «اتومات» مومیایی سینما است. سینما در زیر رنگ های روغن آن خوابیده است، کافی است تخیل ما وِردش را بخواند تا سینما از زیر این لایه‌های رنگ‌وروغن به حرکت افتد: نوار سلولویید جایگزین رنگ‌وروغن می‌شود. …

برای مطالعه‌ی بیشتر پیرامون سبک کار ادوارد هاپر مقاله «سه بیانیه» به را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

سبد خرید ۰ محصول