
معرفی مقاله:
امروزه واژهی آسيبشناسى بسيار گسترده شده و در تمامى حوزههاى اجتماعى كاربرد پيدا كرده است. از آسيبشناسى خانواده، طلاق، جوانان و اعتياد گرفته تا آسيبشناسى نظام آموزش ضمن خدمت، اقتصاد اسلامى، طرحهاى توسعه شهرى، صادرات و… در علم پزشكى آسيبشناسان با بافتبردارى از مناطق آسيبديده و بررسى آنها عامل بيمارىزا را تشخيص مىدهند. آسيبشناسان اجتماعى با الگوبردارى از اين علم پايههاى آسيبشناسى اجتماعى را در مطالعه فرايند بىنظمىها و نابهسامانىها در عرصههاى مختلف آن و شناخت ماهيت و علتهاى آن بنا نهادهاند.
در مشابهت كالبد انسانى با كالبد جامعه و يا شغلى همچون طراحى گرافيك كه افرادى از جامعه در آن شاغل هستند، مىتوان آسيبشناسى اجتماعى را «مطالعه و ريشهيابى بىنظمىها و نابههنجارىهاى اجتماعى» فرض كرد و يا آسيبشناسى طراحى گرافيك را «مطالعه و ريشهيابى كجروىها و نابهسامانىهاى طراحى گرافيك» تعريف كرد. همانطور كه آسيبشناسى اجتماعى عبارت است از مطالعه و شناخت ريشههاى ناهنجارىها در كالبد و ارگانيسم اجتماعى، به اعتقاد علیرضا یزدانی آسيبشناسى طراحى گرافيك معاصر ايران نيز عبارت است از مطالعه و شناخت ريشههاى نارسايىها و ناكارآمدىها در پيكرهی طراحى گرافيك معاصر ايران که او در این مقاله در تلاش است به همین امر بپردازد.
در واقع در حرفهی طراحى گرافيك نيز نابههنجارىها و آسيبهايى نظير ناهمخوانى تايپوگرافى با محتوا، ضعف و عدم تعادل ميان زيبايى و سودمندى اثر، عدم برقرارى ارتباط مؤثر با مخاطبان هدف، عدم حضور ايدههاى خلاقانه و سطح پايين تفكر مفهومى و غيره وجود دارد كه بايد مورد مطالعه قرار گيرد و همچنين خاستگاهها و شيوههاى پيشگيرى و اصلاح آنها مورد بررسى قرار گيرد. اما آنچه كه در پديدههاى اجتماعى مهم است و بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه مرز ميان هنجارها را با نابههنجارها چگونه مىتوان تشخيص داد. اگر به وضعيت خاصى در يك پديده اجتماعى و يا در ارتباط با موضوع اين مقاله به وضعيت خاصى از تايپوگرافى و يا صفحهآرايى اصالت قائل شويم و وضعيت ناهمخوان با آن را نامطلوب و نابههنجار به حساب آوريم، نسبت به آنها نگاهى ارزشگذارانه اعمال كردهايم. اين باعث مىشود كه هنجارها و نابههنجارها از وضعيتى نسبى برخوردار شوند و حتى در زمان و موقعيتهاى متفاوت جاى آنها با يكديگر عوض شود.
از آنجايى كه در پژوهشهاى آسيبشناسانه ناچار هستيم از موضعى مشخص به مسائل نگاه كنيم و كاركردها را مورد ارزشيابى قرار دهيم، در بحث آسيبشناسى طراحى گرافيك معاصر ايران نيز به ناگزير یزدانی ابتدا از طراحى گرافيك معيار خود تعريفى ارائه میکند و آنگاه طراحىهاى غير معيار و نامطلوب را از آن جدا میسازد.
بخشی از مقاله:
آسيبشناسى موضوع اين مقاله بىفايده خواهد بود اگر پس از تشخيص آسيبها، نسبت به راه حل آنها پيشنهادى ارائه نشود و در نهايت گامهاى عملى در جهت پيشگيرى و اصلاح آنها برداشته نشود. در بحث آسيبشناسى طراحى گرافيك معاصر ايران نقطهنظرات متعددى از سوى طراحان و پژوهشگران ارائه شده است كه به نمونههايى از آنها اشاره مىشود :
ـ انجام كارهاى گرافيكى توسط افراد بدون صلاحيت و آموزشنديده.
ـ تفكيك كردن گرافيك به فرهنگى و تبليغاتى و كمبها شمردن بخش تبليغاتى آن.
ـ كمتوجهى به طراحى برگههاى بانكى، قبضها و فرمهاى ادارى از سوى مسئولان و طراحى آنها توسط افراد بدون صلاحيت.
ـ سياستگذارىهاى جشنوارهها و مسابقات گرافيكى.
ـ عدم امكانات اجرايى و عدم تأمين بودجه.
ـ توجه بيش از حد به جنبه كاربردى و اطلاعرسانى اثر گرافيكى و ناديده گرفتن جنبهی زيبايىشناختى آن و يا برعكس دستكم گرفتن جنبهی ارتباطى و تمركز بر روى فرم و زيبايىشناسى.
ـ محدوديتهايى كه از سوى مشترى و بازار تحميل مىشود. (ناشى از سطح پايين زيبايىشناختى و درك نازل مخاطبان و مشترى)
ـ نظام ناكارآمد آموزشى.
ـ ناديده گرفتن اهميت ايدهپردازى و خلاقيت در فرآيند ارتباطى.
دانش و مهارت
آنچه كه در طراحى گرافيك روى مىدهد بيان تجسمى محتوايى است كه قرار است به مخاطب منتقل شود و تأثير موردنظر را بگذارد. در اين تعريف، محتوا عبارت از معنايى است كه هدف مشخصى را دنبال مىكند. مخاطب كسى است كه قرار است اثر گرافيكى را دريافت كند و نسبت به آن واكنش و بازخورد نشان دهد. و بيان، تجسم بخشيدن به محتواى مورد نظر از طريق رسانهی ديدارى همچون تصوير، تايپ، سمبلها و علائم گرافيكى است که همراه با جنبههاى كاربردى، فرهنگى و زيبايىشناختى توسط طراح صورت مىگيرد. …