معرفی مقاله:
۱۵ سال از تشکیل انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران میگذرد. این تشکل از ابتدای شکلگیری اهدافی را برای خود تعریف کرده که در اساسنامه انجمن به تفصیل شرح داده شده است. این اهداف از امور صنفی مربوط به اعضای خود تا فعالیتهای آموزشی و فرهنگی را شامل میشود. طی این سالها انجمن صنفی ۵ دورهی سه ساله را با هیأتمدیرههای مختلف تجربه کرده است که حاصل آن وضعیت کنونی است که هرچند فراز و فرودهای زیادی داشته، هنوز سرپاست و به حیات خود ادامه میدهد. اما به نظر میرسد هنوز تعریف مشخصی در نزد اعضا و هیأتمدیرههای خود به دست نیاورده تا آنجا که یک سؤال مهم طی این سالها در ذهن بیپاسخ مانده که به راستی وظایف انجمن در قبال اعضای خود و حرفهی گرافیک چیست؟ آیا تنها باید در جهت رفع نیازهای صنفی اعضای خود پیش برود و یا وظایف دیگری از جمله رشد و ارتقاء سطح کیفی گرافیک را نیز شامل می شود؟
مصاحبهیپیش رو با طرح یک سؤال کلی از رؤسا و اعضای پیشین هیئت مدیره شکل گرفته که در این مقاله میخوانید.
بخشی از مقاله:
حرفه: هنرمند: یکی از اهداف انجمن ارتقاء سطح کیفی حرفهی گرافیک در نزد اعضا و جامعه بوده است، شما به عنوان رئیس و یا عضو هیئت مدیره با تعریف خاصی که درذهنتان از گرافیکدیزاین دارید، به نظرتان این تأثیر اتفاق افتاده است؟ روندش مثبت بوده یا منفی؟ آیا انجمن توانسته طی این ۱۵ سال به اهدافی که از ابتدا برای خود تعریف کرده برسد؟
مصطفی اسداللهی/ رئیس هیأت مدیره انجمن( دوره سوم)
در نگاه اول فکرمیکنم این تأثیر مثبت بوده است. درهرشکلی وجود انجمن در قبال رخدادهای گرافیک دو دههی اخیر مؤثر عمل کردهاست. منتها باید از چندین منظر به آن نگاه کرد.
اینکه چه اهدافی در ابتدای تشکیل انجمن مد نظر بوده با در نظر گرفتن موقعیت طراحی گرافیک ایران در زمانهای مختلف میتواند ما را به نتایج مختلفی در این بحث برساند. از نظر من یکی از عوامل مؤثر در تشکیل انجمن به دیدگاه عدهای برمیگشت که کوشش کردند تا گرافیک ایران مسیر درست و قابل قبولی پیدا کند. ولی این مهم در گرو تلاش گروهی شکل میگرفت. در آغاز این حرکت، گامهای مهمی برداشته شد اما در ادامهی راه مشکلات متعددی کم کم بروز کرد که باعث کند شدن حرکت شد.
انجمن علاقمند بود که نظامی را پیریزی کند که طراحی گرافیک تعریف درست خودش را پیدا کند. طراح گرافیک به عنوان یک شخص، آبرو و احترام داشته باشد و به عنوان یک علم و تخصص کاملاً مدرن شناخته شود.
شاید بتوان گرافیک معاصر ایران را همردیف و همزمان با شکلگیری گرافیک مدرن در نظر گرفت. گرافیک ایران زمانی حرکت خود را به سمت مدرنیسم شکل داد که در دیگر نقاط جهان این حرکت خیلی زودتر و دقیقتر شکل گرفته بود. در نتیجه انجمن درگیر مسائل مختلفی بود. از جمله باید مسائل و احتیاجات صنفی اعضای خود را مرتفع میکرد و نیز وظیفهی خود میدانست تا خلاءها و کاستیهای دیگر چون مسائل آموزشی را پر کند.
در واقع طبق اساسنامه وظیفهی اصلی انجمن رسیدگی به امور صنفی است و آموزش آکادمیک جزو وظایف انجمن به حساب نمیآید. اما از آنجایی که در حیطهی آموزش نواقص و کاستیهایی وجود داشت انجمن سعی کرد در این زمینه هم فعالیتهایی را داشته باشد. اما با وجود گسترهی وسیعی از فعالیتهای صنفی و آموزشی انجمن توانایی پرداختن به همهی این امور را نداشت. بنابراین مشاهده میکنیم که در مقاطعی حرکت انجمن در جهت رفع مسائل صنفی پیش رفت و گاهی به سمت مسائل آموزشی و شاید بتوان گفت هیچ کدام را نتوانست حل و فصل کند.
انجمن همیشه علاقمند بود که کار کند. با وجود مشکلات متعدد پیشِرو. از جمله یکی از مواردی که میتوان به آن اشاره کرد برگزاری دوسالانههای گرافیک بود که بر گرافیک ما تأثیر مثبت داشت. هرچند که شاید گفته میشود برگزاری دوسالانه از وظایف انجمن نیست ولی هدف انجمن اعضای خودش بود.
حال اگر بخواهیم از بیرون به طراحی گرافیک در سطح مملکت نگاه کنیم در بسیاری موارد متأسفانه عملکرد خوبی نداشتیم. به عبارتی ما گرافیک پایهی عمومی سالمی در جاهایی که گرافیک در آن نقش داشته، نداریم.