شمایلنگاری نسلی امیدوار
زانیار بلوری
در نمایش توکلیان، نسلِ ناکامِ دههیِ هفتاد که از پس حوادث هفتادوهشت امیدش را به اصلاحات از دست داد، در شمایل دخترِ جوانِ گل به دستی (در میتینگ انتخاباتی خاتمی) نمود مییابد که در تلاطم دوران، همچون رد تاثیرات تاریکخانهای و غیر تاریکخانهای بر نگاتیو و عکسش، مخدوش و مخدوشتر میشود.
اما محل قرارگیری عکسش بر تارک نمایشگاه همچون سنت شمایلنگاری مذهبی (درست همان جایی که کازیمیر مالویچ مربع یکسره سیاهش را در نقدی تند و تیز در کنج بالای دیوار گالری آویخت)، نمادی از خود توکلیان و تجلیلی است از تمام دختران دههی هفتاد و بعد از آن.
نمادگراییهای او در جای جای دیوارهای نمایشگاه سخن از این اضمحلال و امید (شخصی و جمعی) دارد؛ اسبی سر به دیوار ساییده، نگاه خیرهی شاهینِ تیز چشمِ گرفتار در شهر در برابر نگاه گربهای کور در تاریکی خیابان، گلهایی سر در خود فرو برده، در کنار بسته شدن دفتر روزنامه و خیابانِ پس از حادثه، فوران شادیهای لحظهای اما اکنون یخزدهیِ پس از انتخابات، همسو با روایتهای شخصی فقدان اعضای خانواده به علت مرگ و مهاجرت، غم و شادی و افسوس در خانه و مسیر و سفر (خاطرات مشترک طبقهی متوسط ایران) این نمادگرایی را به حد اعلای خود میرساند.
برای مطالعهی متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید.
شمایلنگاری نسلی امیدوار، نگاهی به نمایشگاه «و آنها به من خندیدند» نیوشا توکلیان