آنچه در این صفحه میخوانیم:
بررسی پیشینۀ سرشت تاریخی آثار هنری ایران پیش از ورود اقوام آریایی به فلات ایران
- از صخرهنگاریهای غارهای هومیان، دوشه و میرملاس تا شکلگیری تمدن تپه سیلک کاشان و تپه حصار دامغان
- دوران مفرغ و پادشاهی عیلامیان
اطلاعات و آمار عددی دربارۀ تاریخ هنر ایران (سالشمار تاریخ هنر ایران بر اساس تاریخنگاری آریاسپ دادبه)
خلاصه تاریخ هنر ایران و شرح دورانهای هنر و فرهنگ ایران
- دوران نخست: «دوران تکوین»؛ از حدود هزارۀ دهم پ.م. تا حدود هزارۀ اول پ.م.
- نیمۀ اول دوران تکوین
- نیمۀ دوم دوران تکوین
- دوران دوم: «دوران تأسیس»؛ از حدود سدۀ هشتم پ.م. تا حدود سدۀ دوم پ.م.
- دوران سوم: «دوران آمیختگی»؛ از سدۀ دوم پ.م. تا سدۀ ۱۲ م.
- مکتب پارتی یا دبستان پارت
- مکتب خراسانی / دبستان خراسان – نوزایشِ فرهنگی ایران
- دوران چهارم: «دولت فرهنگ»؛ از نیمۀ سدۀ ۱۲ م. تا سدۀ ۱۸ م.
- سبک رازی
- سبک آذری
- سبک شیراز
- سبک هرات
- سبک اصفهان
- دوران پنجم: «تجدد»؛ از سدۀ ۱۸ م. تا امروز
***

بررسی پیشینۀ سرشت تاریخی آثار هنری ایران پیش از ورود اقوام آریایی به فلات ایران
باتوجه به توضیحات مذکور در قدم نخست باید در نظر آورد که اصطلاح تاریخ هنر ایران دربرگیرندۀ طیف بسیار وسیعی از آثار هنری و معماری است که ساکنان بومی از کهنترین ساکنان این سرزمین و اقوام تا گروههای مختلف از اقوام مهاجری که در طول تاریخ به آن وارد شدند، در طول تاریخ آن خلق کردهاند و از خود به یادگار گذاشتهاند در خلق آن مشارک داشتهاند. هرچند این آثار چنان که به آن خواهیم پرداخت نخ تسبیح پیونددهندهای دارند، اما این نقطۀ اشتراک با نژاد پدیدآورندگانش مرتبط نیست.
این آثار بهلحاظ تاریخی، از دورۀ پیشاتاریخی تا سدههای اخیر را شامل میشود و به لحاظ جغرافیایی، در سرتاسر ایران بزرگ یا پهنۀ ایران فرهنگی، پراکنده است. بلکه آنچه پیوندزنندۀ این اجزای متنوع و متکثر است از جنس نوعی سرشت تاریخی است که از بههمپیوستن رشتههای مختلف تنیده شده و بهتدریج شکل گرفته است، و مثل رودی در بستر تاریخی بسیار طولانی متناسب با زمینۀ خود پیچوتاب خورده از ورای فصول خشک و تر ادامه یافته است. در فصولی چنان پُربار بوده که سرزمینهای مجاور را سیراب میکرده است و در دورهای دیگر باریکهای که تنها بقا یافته است.
تلاش برای بازشناسی این سرشت به تاریخنویس دید حساستری برای تشخیص نقاط عطفِ بامعنا در این تاریخ خواهد داد. و از همه مهمتر پیداکردن سرچشمههای این رود است که از آبشخور آن به ما میگوید، و نشان میدهد که نیروی پیشران آن در کجاست؟ این موضوع تنها کنجکاوی یا خیالپردازی دربارۀ گذشته نیست، بلکه چنان که هانری کربن در …. آورده است: «سرنوشت رود نه در مَصَب آن، بلکه در سرچشمههای آن رقم میخورد.»
پس در پی یافتنِ چشمههای جوشانِ اولیه نگاهی به گذشتههای دور میاندازیم.
از صخرهنگاریهای غارهای هومیان، دوشه و میرملاس تا شکلگیری تمدن تپه سیلک کاشان و تپه حصار دامغان
شگفت آنکه در گذر این هزارهها و سدهها و با وجود تنوع قومی و تحولات شگرف سیاسی و اجتماعی، هجومهای مکرر و مهاجرت اقوام گوناگون به داخل این سرزمین، پارهای از سنتهای دیرین هنری پایدار و مانا مانده است. بنابراین هنر ایرانی پشتوانۀ تاریخی عظیمی دارد که از آغاز انقلاب شهرنشینی در ایران بالیده است و برقرار بوده است.
بر اساس یافتههای باستانشناسان، اهالی این سرزمین کشاورزی و اهلیکردن حیوانات را از حدود هزارهی ششم پ.م. آغاز کردهاند. اما در نواحی مجاور دریای خزر آثاری به دست آمده که سابقۀ آنها به هزاره هفتم پیش از میلاد میرسد. باستانشناسان صخرهنگارههای پارینهسنگیِ غارهای هومیان (مربوط به هزارههای هفتم تا یکم پیش از میلاد)، دوشه مربوط به هزاره ششم پیش از میلاد و میرملاس (مربوط به هزاره دهم پیش از میلاد) که همگی در نواحی غربی و شمال غربی لرستان واقع هستند را در زمرۀ قدیمیترین آثار مکشوف در فلات ایران به شمار میآورند.
تصویر راست: بخشی از صخرهنگاریهای غار دوشه، خرمآبادِ لرستان، ۶هزار ق.م. | تصویر چپ: بخشی از صخرهنگاریهای غارهای هومیان، کوهدشتِ لرستان، ۷هزار ق.م.
از میانۀ هزاره پنجم پیش از میلاد، تمدنهای نوسنگی در بخشهای مرکزی و شمال شرقی ایران شکل گرفت و مراکز بزرگ تمدنی همچون تپه سیلک کاشان (هزاره پنچم پیش از میلاد) و تپه حصار دامغان (هزاره چهارم تا اول پیش از میلاد) به وجود آمد.
دوران مفرغ و پادشاهی عیلامیان
در دوران مفرغ در ایران کانونهای فرهنگی در مناطقی چون استرآباد گرگان و تپه حصار وجود داشت. ولی شوش پایتخت پادشاهی عیلام، عمدهترین مرکز سیاسی و تجاری محسوب میشد. عیلامیان از اواسط هزارهی سوم پ.م. ائتلافی از دولت شهرها را تحت تابعیت یک پادشاه تشکیل دادند. آنها در ابتدا خط تصویری و سپس نوعی خط میخی به کار میبردند. همواره با سومریها و بابلیها ارتباط داشتند و کاوشها هنوز ویژگیهای تمدن عیلامی را بهطور کامل روشن نساخته است. ولی به نظر میرسد که تمدن مزبور با وجود همانندی با تمدنهای بینالنهرین از لحاظ مذهب، زبان و دیگر جنبههای فرهنگی ویژگیهای مستقلی داشته است.
اطلاعات و آمار عددی دربارۀ تاریخ هنر ایران
سالشمار تاریخ هنر ایران بر اساس تاریخنگاری آریاسپ دادبه
| حقیقت عددی | توضیحات |
|---|
| ۱۰,۰۰۰ تا ۸,۰۰۰ سال پیش از میلاد | دوران تکوین: تدوین ایدۀ بزرگ؛ انقلاب بزرگ و شکلگیری زیست دهقانی |
| ۱۰,۰۰۰ تا ۵,۰۰۰ سال پیش از میلاد | نیمۀ اول دوران تکوین: دوران شکلگیری اساطیر مشترک؛ تلاش برای اهلیکردن آتش، دانه و دام |
| ۵,۰۰۰ تا ۱,۰۰۰ سال پیش از میلاد | نیمۀ دوم دوران تکوین: شکلگیری جوامع دهقانی |
| ۸۰۰ تا ۲۰۰ سال پیش از میلاد | دوران تأسیس؛ تأسیس ساختار شاهنشاهی؛ وحدت درعین کثرت: دبستان پارسایی یا مکتب پارسایی؛ تولد مفهوم تازهای از حکمرانی؛ شکلگیری ساختار مدولار در نسبت کل به جزء؛ تنظیم دستگاه دیوانی |
| ۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱,۲۰۰ میلادی | دوران آمیختگی؛ آمیزش فرهنگ دهقانی با سرشت یونانی و عتیق: دبستان پارسایی یا سبک نوپارسایی نوین؛ عصر ظهور ادیان تبشیری؛ مهاجرتهای بزرگ فرهنگی |
| ۷۵۰ تا ۱,۲۰۰ میلادی | مکتب خراسانی و رازی؛ دوران نوزایی فرهنگ ایران: رونق دانش و فلسفه؛ حماسهسرایی و شکوفایی هنرها؛ تجربۀ شکستها و انتقال نبرد از میدان تهاجم به میدان اندیشه و فرهنگ |
| ۱,۲۰۰ تا ۱,۸۰۰ میلادی | دوران دولت فرهنگ؛ واریز سرمایهها به میدان فرهنگ: تغییر آرایش قدرتهای جهان با کشف آمریکا؛ تأسیسها و ویرانیهای مداوم در ایران؛ تداوم ایران در فرهنگ؛ اوجگیری روح تغزل و تصوف؛ ظهور سبکهای متعدد |
| ۱,۸۰۰ میلادی تاکنون | دوران تجدد؛ رویارویی با جهان مدرن: تغییر مناسبات قدرت در جهان؛ شکستهای نظامی؛ مدارس جدید و جنبش مشروطه؛ سبک بازگشت (تهران) |
خلاصه تاریخ هنر ایران و شرح دورانهای هنر و فرهنگ ایران
دوران نخست: «دوران تکوین»؛ از حدود هزارۀ دهم پ.م. تا حدود هزارۀ اول پ.م.
نیمۀ اول دوران تکوین
نیمۀ دوم دوران تکوین
دوران دوم: «دوران تأسیس»؛ از حدود سدۀ هشتم پ.م. تا حدود سدۀ دوم پ.م.
دوران سوم: «دوران آمیختگی»؛ از سدۀ دوم پ.م. تا سدۀ ۱۲ م.
مکتب پارتی یا دبستان پارت
مکتب خراسانی / دبستان خراسان – نوزایشِ فرهنگی ایران
دوران چهارم: «دولت فرهنگ»؛ از نیمۀ سدۀ ۱۲ م. تا سدۀ ۱۸ م.
سبک رازی
سبک آذری
سبک شیراز
سبک هرات
سبک اصفهان
دوران پنجم: «تجدد»؛ از سدۀ ۱۸ م. تا امروز
چرا ما تاریخِ هنرنویسی نداریم؟
همانقدر که حضور هنرنویس و داشتنِ رشتهای ویژه با عنوان تاریخ هنر در غرب امری بدیهی است، جای خالی آن در فضای آکادمیک و تاریخ ایران هم بدیهی جلوه میکند. گویا ما در ایران با یک پیشفرض کهن و جهانبینی خاص، هیچگاه الزامی برای نگارش و بایگانی آثار هنری خود ندیدهایم. اگر در دوران معاصر هم بهصورت جستهوگریخته به این امر پرداختهایم، صرفاً از آن جهت بود که از دنیای «دیگری» جا نمانیم؛ مانند بسیاری از امور امروزمان که فقط برای رقابت با دنیای پُرهیاهوی غرب (دیگری) و رسیدن به جایگاهی که از آن جا ماندهایم، انجام میدهیم. اگر روزی به فکر نگارش تاریخِ هنرمان افتادیم از آن رو بود که دلخوش باشیم و در درون به خود ببالیم که اگر آنها تاریخ هنر دارند، ما هم داریم.
۱- نقش مناسبات قدرت و سیاست در نگارش تاریخ هنر در هر جغرافیای فرهنگی و حضور تاریخ هنر ایران، چین و در مجموع سرزمینهای غیراروپایی در کتابهای تاریخ هنر هلن گاردنر و ارنست گامبریج بهعنوان هنر «دیگری»
۲- جهانبینی «کاین همه نمیارزد شغل عالم فانی» و تأثیر آن بر عدم احساس نیاز به بایگانی آثار هنری و نگارش تاریخ هنر در تمدن ایران
۳- عدم وجود سازمان یا نظامی مشخص برای نگارش تاریخ هنر در ایران
۴- کتابهای پایگاه درسی آموزش و پرورش و جای خالی جهانبینی ایرانی در تدوین این کتابها
نگاهی تطبیقی بر جریان تاریخنگاری در ایران و غرب
فرم و لیست دیدگاه
۱۱۶ دیدگاه
هنر پنجهکند هم زیرشاخه تاریخ هنر ایران محسوب میشه؟
چقد خوب میشه وویس درسگفتار های آقای دادبه رو در کستباکس بذارید تا کاربران بیشتری درباره تاریخ هنر ایران مطالب جدید یاد بگیرند.
درباره کتابهای پایگاه درسی آموزش و پرورش به نکته جالبی اشاره کردید.به نظرم کتاب های آموزشی برای هنرستان درباره تاریخ هنر ایران خیلی خلاصه توضیح دادن.جا داره که به نکات بیشتری اشاره کنن.
به نظرم ورود هوشمصنوعی مشابه دوره ورود دوربین عکاسی به ایرانه. هردو جدید و تکان دهنده بودند.اینبار باید با نگاه هنرمندان ایرانی به درستی از تکنولوژی جدید استفاده بشه تا آثار خلاقانه خلق بشن.
میخواستم بدونم در سیر تاریخ هنر ایران ،از نظر و نقدهای شاعران و نویسندگان ایرانی درباره آثار هنری اون دوره متنی به جا مونده؟خیلی جالب میشد اگر همه رو یکجا گردآوری میکردند.