دستکم از سدهی نوزدهم به اینسو، نقاشی رئالیستی با شکاف و تنشی در خود مواجه شد. عامل این شکاف و جابهجایی درونی، پیش از هر چیز ابداع دوربین عکاسی بود که به یکی از شئون این گرایش نقاشانه، یعنی ثبت و ضبط وفادارانهی واقعیت [برمبنای شباهت] ضربه وارد کرد. این ضربه، که در وهلهی اول بحرانی جدی به نظر میرسید، به خودآگاهی حادِ رئالیسـم انجـامید و پرسشهایـی تـازه را برانگیخت: آیا هنوز میشد از واقعگرایی دفاع کرد؟ اگر دوربین عکاسی میتواند عیناً سطح ظاهری اشیاء و موجودات را بازنمایی کند، بهتر نیست نقاشی به «سویههای دیگر واقعیت»، یعنی سویههای فرّار، سیال، ذهنی و درونیترِ واقعیت بپردازد؟
برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.