آرتور آپهام پوپ (۱۹۶۹-۱۸۸۱) در سال ۱۹۲۵ جستاری کوتاه با نام «روش پژوهش در هنر محمدی: قالی‌های پارسی۱» را در آرت بولتن منتشر کرد.۲ عنوان جستار کلی می‌نماید اما فقط دربرگیرنده‌ی یک نکته مقدماتی بسیار کوتاه درباره کاستی­‌های پژوهش در هنر محمدی به ویژه تحقیق در فرش است، که در واقع با لحنی انتقادی، مقاله‌ی «فرش‌های ترنج‌دار پارسی» موریس اس دیماند (۱۹۸۶-۱۸۹۲) را نشانه گرفته بود. موریس اس دیماند، از اواسط دهه‌ی ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۹، کیوریتورِ بخش تازه‌تأسیس هنر اسلامی در دپارتمان هنرهای دکوراتیو موزه متروپولتین نیویورک بود.۳ احتمالاً رابطه‌ی بد پوپ با دیماند، که به‌طور پیوسته رو به وخامت می­‌گذاشت، در تحریک پوپ در جهت­ مصمم‌‌شدنش برای نگارش این مقاله مؤثر بوده است. دیماند فردی بود که همراه با دیگر تاریخ‌نگاران هنر اسلامی در آن برهه‌ی زمانی به مهم‌ترین رقبای پوپ تبدیل شده بود.۴ با توجه به سطور بالا در نوشته‌ی پیش‌رو با نگاهی عمیق از منظر تاریخ‌نگاری به مقاله‌ی «روش پژوهش در هنر محمدی» می‌نگریم. [هنر محمدی اصطلاحی است که نخستین خاورشناسانی که به هنر اسلامی می‌پرداختند، برای هنر مسلمانان به کار بردند. هرچند که اصطلاح هنر اسلامی نیز همچنان چالش‌برانگیز باقی مانده است.]

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.