تاریخ هنر و فرهنگ ایران را با چند قلهی دستنیافتنی میتوان نشانهگذاری کرد. یکی از آن قلهها گنبد شیخ لطفالله است. شیخ لطفالله برای ایرانیان اثری در سطح و اهمیت غزلیات سعدی یا خط میرعماد یا فرش شیخ صفی است، و اغراق نکردهایم اگر آن را زیباترین شعر معماری ایرانی بنامیم. پروفسور آرتور پوپ در کتاب بررسی هنر ایران نوشته است «به سختی میتوان این اثر را محصول دست بشر دانست[…] کوچکترین نقطه ضعفی در این بنا دیده نمیشود، اندازهها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نمایندهی ذوق سرشار زیباشناسی بوده و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.»
شیخ لطفالله شاهکار کمنظیری از کاشیکاری و معماری استادانه است. نور درون مسجد به شکل شگفتانگیزی از پنجرههای مشبکی که در جوانب گوناگون ساقه گنبد ساخته شدهاند تامین میشود و محراب مسجد از شاهکارهای بیمانند معماری ایرانی است. این توصیفات تنها گوشهای از اهمیت و ارزشهای بنایی را یادآوری میکند که در این چند روز گذشته خبر مرمت گنبد آن به گوش میرسد. خبرهای دردناکی که دوست نداشتیم صحت و سقم آنها را باور کنیم. گویا به تعبیر برخی از کارشناسان حوزهی میراث فرهنگی مرمت یک ترک از گنبد مسجد شیخ لطفالله افتضاح بزرگی به بار آورده است. که با تشکیل پرونده در سازمان بازرسی کشور اخبار تا حد زیادی رنگ و بوی واقعیت گرفت. عجیبترین بخش ماجرا و به گزارش روزنامه همشهری، واگذاری مرمت گنبد مسجد شیخ لطفالله به یک فردی کمتجربه و کارشناس عمران است که هیچ سابقهی مرمتی در گنبدهای تاریخی نداشته است. در صورتی که برخی پیمانکاران با تجربه که مرمت کاشیکاریهای بناهای تاریخی واقع در میدان نقش جهان اصفهان و دیگر بناهای تاریخی کشور را برعهده داشتهاند در مناقصات واگذاری مرمت گنبد مسجد شیخ لطفالله با رقمی بسیار پایینتر حاضر به مرمت گنبد بودهاند.
به گفتهی کارشناسان اصولی مهم در مرمت این گنبد نادیده گرفته شده و پایین آوردن گنبد اشتباهی بزرگ است. که در این پروسه و هنگام جایگذاری گنبد و بالا بردن آن دهانه ترک باز شده است. ضمن آنکه این اقدام ترکِ گنبد را حدود 20سانتیمتر پایینتر کشیده است. و از طرفی به زعم کارشناسان در برخی موارد شیوه مرمت گنبد این مسجد اشتباهات پیشپا افتادهای رخ داده است. برای مثال مرمت گنبدی با این ظرافت، بدون تردید نیاز به شابلون و شابلونگذاری دارد که گویا این شیوهی معمول انجام نشده است و مجریانْ کاشیهای گنبد را بهصورت چشمی جایگذاری کردهاند و به همین دلیل کاشیهای سطح گنبد دچار فرورفتگی یا برجستگی شدهاند. و یا در نمونهای دیگر بخشی از گنبد را نوسازی و تمیزکاری کردهاند. پُر واضح است بخش زیادی از ارزش گنبد به همان تیره بودن رنگ کاشیهاست که گذر زمان را مرئی کرده است. از شواهد پیداست که بسیار سادهانگارنه با این اثر بیمانند رفتار شده؛ از مرحوم شیرازی و از بزرگان عرصهی مرمت ایران نقل میکنند: «که بارها گفتهاند که جرات نداریم یک خشت در میدان نقش جهان جابهجا کنیم!» و امروز ارزشمندترین گنبد ایران برای مرمت به جوانی تازهکار سپرده میشود. در این پروسه مرمتی بدیهیاتی رعایت نشده که بعضاً شک برانگیز است. به گفتهی مهدی حجت (رییس ایکوموس ایران): «وقتی تصمیم به مرمت مهمترین گنبد جهان گرفته شد، چه کسانی تایید کردند این کار انجام شود؟ صورت جلسه آن کجاست؟ چه کسانی امضا کردند؟ امروز مسئولیت آن باچه کس و کسانیست؟» بدون تردید کوچکترین اقدامی درباره بناهایی از این دست نیاز به تشکیل شورایی از کارشناسان دارد که درباره جزء جزء روند مرمت تصمیماتی دقیق گرفته شود.
گرچه برخی از اظهار نظرها رنگ و بوی سیاسی و گروکشی میدهد ولی باتوجه به مشکلات و نگرانیهای پیشآمده، احتمال سفر کارشناسان یونسکو به میدان نقش جهان اصفهان برای بررسی وضعیت مسجد شیخ لطفالله نیز بالا گرفته است و زمزمههایی از قرار گرفتن این مسجد تاریخی در فهرست آثار در خطر یونسکو به گوش میرسد. حال با پیگیریهای چند روز اخیر فرهنگ دوستان، گویا کارفرمایان و مجریان پروژه را به تکاپو و شتاب وا داشته و صرافت استفاده از روغن برزک برای تیرهتر کردن رنگ قسمتهای تمیزشدهی گنبد مسجد نگرانی را دوچندان میکند. اگر چنین اقدامی انجام شده باشد با جذب گرد و غبار بر ترک مرمت شده گنبد، این اثر تاریخی را آسیبپذیرتر و راه برگشت و احیاء را دشوارتر میکند. کاش به گوششان برسد که عجولانه اقدامی نکنند.
به گزارش روزنامه همشهری رییس ایکوموس ایران نحوهی برگزاری مناقصات سازمان میراث فرهنگی که متکی به تهیه فهرست بها میشود ناکارآمد میداند و ریشهی بسیاری از خطاهای مرمتی را در این شیوه میداند. وی میگوید: «امروز وقتی فهرست بها برای مرمت تهیه میشود معنایش این است قیمت کار ضربدر مقدار کار شود و هزینه کل کار بدست آید. روزی که به دنبال تهیه فهرست بها برای مرمت بودند من پیرمرد درست آخرش را دیدم. مگر فرضاً با فهرست بها عمل جراحی انجام میدهند؟ صحبت نفایس و آثار ملی و جهانی است که دیگر تکرار نمیشوند. یک جا هست قیمت مرمتش هزار برابر قیمت معمولی است. حالا چرا این کار را کردند؟ چون یکسری شرکت جدید راه انداخته بودند، کار میخواستند و کار را با مناقصه میتوانستند بگیرند، پس سودشان در تهیه فهرست بها بود. این هم شد عاقبت خوش مرمت و حال و روز امروزش.»
واضح است که نباید بناهای ارزشمند و میراث فرهنگی در قفس غرض ورزیهای جناحی_سیاسی به دام افتد. ولی با اطمینان باید گفت که فرهنگ دوستان با عزمی راسخ پیگیر این پروژه خواهند بود. و باور دارند تا جای ممکن در برابر سوداگریهای این حوزه خواهند ایستاد و سختگیر خواهند بود. پیمانکاری که با فهرست بها و شاخصهای کمی تصمیم دارد اثری با معیارهای کیفی را مرمت کند، قصهاش سر دراز خواهد داشت. در حوزههایی مانند مرمت بناهای تاریخی ارزشهای کیفی و درونی آثار، با معیارها و شاخصهای کمی قابل سنجیدن نیست. مسجد شیخ لطفالله تصویر کاملی از دوران صفویه است. مرمت این آثار را باید به اهلش سپرد، به کسانی که به کلام موزون و شعرگونهی گنبد شیخ لطفالله دل میسپارند و برای تک تک جزئیات آن ارزش قائلند و به فرهنگ ایرانی اعتماد دارند. یعنی این باور را پیدا کردهاند که هر چیزی در این مجموعه هست، بی دلیل نیست و باید راز آن را پیدا کرد. نمیشود به راحتی چیزی را کنار گذاشت و چیزی را نگه داشت. احتمالاً این تلقی تا حدی با فاصله از زندگی عملی امروز تصور شود. ولی در این رویکرد نه یک موضع تحلیلی قابل دفاع، بلکه یک الزام اخلاقی نیز هست. موضعی که در سیل بیاعتمادیهای امروز بسیار ضروری به نظر میرسد. نمیشود آثار فاخر ملی را به سوداگرانی سپرد که درگیر اعداد و از نمد لیستهای بلند فهرست بها در پی حاصل شدن کلاهی هستند. بناها و آثار باستانی بندهای مهمی از وفاقی ملیاند که موجب انسجام اجتماع میشوند، مراقبت از آنها یک خواست جمعی است.