ایزاک لویتان (۱) را بزرگترین نقاشِ منظره‌ساز روس دانسته‌اند. توانایی کم‌نظیر او در درک و انتقال جنگل‌های شمالی (تایگا)، دشت‌های وسیع مه‌آلود، گرگ‌ومیش‌های گرفته و مرطوب، جلوه‌های نور و سایه‌‌ در پاییزهای زرین و غروب زمستانیِ اقلیم روسیه، او را به منظره‌سازی یگانه بین نقاشان روس تبدیل کرده است. در قیاس با سنت منظره‌سازی اروپایی و به ویژه نقاشی رمانتیک، مکان‌نگاری‌های او فاقد عناصر دراماتیک مانند کوه و دریا و ساحل است و مناظر نقاشی‌هایش در امتداد دشت‌های وسیع یا فلات‌های همیشه سبز و یا برگ‌ریزان‌های پاییزی گسترش می‌یابد. گفته شده است که ظواهر و خلقیات مردم اسلاو بیش از هر چیز برآمده از طبیعت ویژه‌ای است که در آن زیسته‌اند، و لویتان نقاشی بود که به‌رغم عمر کوتاهش، توانست «روح» این طبیعت را به چنگ آورد. از این‌رو رگه‌ای از هنر روسیه‌ی معاصر، چه در نقاشی و چه در سینما، وامدار نگاه اوست؛ نگاه نقاشی که شوریده حال و متعصبانه عاشق طبیعت روسیه بود و از این رنج می‌برد که نتواند هر آنچه را که دیده و حس کرده به تصویر بکشد. زندگی او شباهت چشم‌گیری با چهره‌ی نمادین هنرمندان و نویسندگان روسی دارد که فقر و تنگدستی نه تنها از شور و آرمان هنری آن‌ها نکاست بلکه تا حد جنون بر تب‌وتاب آن افزود؛ نوعی شمایل «دستایوفسکی‌وار».

برای دسترسی به محتوای کامل روی دکمه زیر کلیک کنید.