مناظره‌ی شهروز نظری با همایون عسکری سیریزی؛ در دفتر حرفه: هنرمند با موضوع هنرمند عاصی

هنرمند عاصی (بخش ۸)؛ مناظره‌ی شهروز نظری با همایون عسکری سی‌ریزی

(در صورت تأخیر در پخش ویدیو، فیلترشکن را خاموش کنید)

 

مناظره‌ی شهروز نظری با همایون عسکری‌ سی‌ریزی

از پرونده‌ی «هنرمند عاصی و جامعه‌ی تجسمی از هم‌گسیخته»

دفتر «حرفه: هنرمند» / ۲۸ شهریور ۱۴۰۲

 

حوادث سال ۱۴۰۱، که در پی جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزادی» رخ داد؛ مثل موج بزرگی سر رسید و تقریباً تمام شئون زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد. نهادهای هنر و فرهنگ کشور هم از این قاعده مستثنا نبودند و هر کدام به طریقی از آن حوادث اثر گرفتند و اثر گذاشتند. با این‌حال میدان هنر تجسمی ایران در واکنش به آن رویداد رفتاری از خود نشان داد که احتمالاً منحصر به فرد و بسیار متفاوت بود.
گالری‌های هنر که در روزهای اول شروع جنبش، در همدلی و همراهی با معترضین فعالیت‌ خودشان را متوقف کردند، تا چندین ماه بعد درها را باز نکردند و آنها هم که به کار ادامه دادند، از تبلیغ و اعلام عمومی نمایش‌ها خودداری کردند. در این مدت میدان تجسمی درگیر خصومت و جدال درونی بود که نقطه‌ی اوج آن حملات مجازی و رنگ‌پاشی به سردر گالری‌ای بود که در آبان ماه اعلام بازگشایی کرد. نزدیک به هزار کاربر در اینستاگرام، اعم از مخاطبان عادی، هنرمند و نویسنده، گالری را متهم به عادی‌سازی، شکستن اعتصاب عمومی و حتی صفاتی بدتر کردند. این اتفاق ظاهراً نشان می‌داد که شکاف‌ها، تناقض‌ها و نارضایتی‌های درونی این میدان که نادیده گرفته می‌شد و یا مشمول عادت شده بود و در حالت کمون و نهفتگی بود، دوباره سر باز کرده و تبدیل به بحران شده‌اند. پیدا بود که اهالی هنر تجسمی حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند؛ اما مکان یا میز مشترکی وجود نداشت که به دور آن جمع شوند، گفت‌وگو کنند، تصمیم بگیرند و احیاناً بیانیه‌ای بنویسند. همچنین نهاد و یا چهره‌ی موثقی هم در کار نبود که سخنگوی این میدان شود. میدان تجسمی با نیرویی در درون خودش و تقریباً به طور خود‌خواسته قفل شد. و مهم‌تر اینکه ظاهراً باز و بسته بودن آن تغییری در معادلات سیاسی و فرهنگی ایجاد نکرد. جامعه هم دلش برای این میدان تنگ نشد و جای خالی‌ش را احساس نکرد.
تقریباً ۹ ماه پس از شروع این اتفاقات، و با کم شدن التهاب اجتماعی؛ گالری‌ها شروع به کار کردند و برخی از هنرمندان که سال پیش از خواستار تعطیلی گالری‌ها و هوادار هنر اعتراضی خیابانی بودند، از درهای پشتی دوباره وارد گالری‌ها شدند. اما به نظر ما می‌رسید که نباید اتفاقات سال پیش فراموش شود و باید این پرونده را باز گذاشت. تصمیم گرفتیم از تعدادی از فعالین تجسمی، هنرمند، منتقد، نویسنده و گالری‌دار دعوت کنیم تا درباره‌ی دلایل و ریشه‌های آن اتفاق صحبت کنند و تحلیل آنها را درباره‌ی اقتصاد هنر، وضعیت هنر نوگرا، رابطه‌ی هنر و سیاست، و نظام گالری‌داری و بازار بپرسیم. اسم پرونده را «هنرمند عاصی؛ و نهادِ تجسمی از هم گسیخته» گذاشتیم.
در تمام گفت‌وگوها نکات بسیار جالب‌توجهی طرح شد. اما از بین مهمان‌های ما صحبت‌های آقای همایون عسکری سی‌ریزی (هنرمند و منتقد) و آقای شهروز نظری (منتقد و گالری‌دار) دو نظرگاه کاملاً متفاوت را نمایندگی می‌کرد. در نظر آقای سی‌ریزی مشکل بنیادی است و نه تنها در سطح نهادی باید نظام گالری‌دار تغییر کند یا حتی امحا شود بلکه آگاهی ما و نوع هنر ما هم باید تغییر بکند. اما در نگاه آقای نظری مشکل اصلی بحران اقتصادی و نارضایتی و خشمی است که متعاقب آن ایجاد شده است؛ و عاملین این خشم مخاطبان عمومی و کسانی هستن که وارد اکوسیستم هنر نشدند و از آن سهمی نداشتند. سخنگوی این گروه کثیر هم روشنفکران چپ‌گرا هستند که پیش‌قراول تخریب نهادها می‌شوند اما خودشان توان ایجاد نهادهای جدید را ندارند. پس از انتشار این دو گفت‌وگو به درخواست همایون عسکری‌سی‌ریزی مناظره‌ای بین این دو برگزار کردیم که در این ویدیو می‌توانید آن را تماشا کنید.

۱ دیدگاه

  1. سعید نوازش

    با سلام و درود بسیار خرسندم از برگزاری این مناظره که افق جدیدی پیش روی من گشود . از طرفین بحث تشکر فراوان میکنم و با آقای سی ری زی بسیار آموختم و با دیدگاه ایشان همدل و همراه تر هستم . با تشکر از حرفه هنرمند.

ارسال دیدگاه

سبد خرید ۰ محصول