ایمان افسریان
کیوریتوری همزمانِ هنر قدیم و جدید ایران کار خطیریست. در طول این هفتاد سال هنر جدید ایران یا از هنر قدیم بهرهکشی کردهاست یا با التقاطهای ظاهری و سطحی آن را لوث کردهاست و یا با تحقیرْ جوهر و جان آن را ستاندهاست و یا چون اشیای تزیینی بدل به نوع خاصی از دکوراسیون در خانهها شدهاست.
اهالی هنرهای قدیم ایران از اهل فرش و خوشنویسی و معماری و… هم کاملاً از هنر جدید و محافل و گالریهایش ناامید شدهاند و دل کندهاند.
در این موقعیت کنار هم نشاندن جمعی هنرمند نوگرا در کنار آثار «خطِ ناخنی» را باید با نگاهی محتاط و شکاک نگاه کرد. آیا این همنشینی چیزی به آثار قدیم و یا جدید افزوده است؟ تا به امروز آثار خوشنویسی را در فضاهای دیگری دیدهایم با مخاطبینی متفاوت، اغلب سنتی با طبع و ذائقهای متفاوت. این که این آثار به گالری امروزی راه یابند و در کنار آثاری با سبکهای معاصر بنشینند و در عینحال بیربط، نچسب و التقاطی به نظر نرسندْ نکتهی ارزشمند این نمایشگاه است. از طرفی این نمایش ما را مجبور به تجربهی حضور میکند. در واقع این نمایش به هیچ وجه تن به مدیوم عکس نمی دهد؛ رد و نشان و داغ و خراش روی سطح سفید کاغذ چه در مورد آثار معاصر و چه در مورد خطوط ناخنی و قطاعی چنان ظریف، کمینه و محجوب است که نمی توان از آن عکس گرفت و طبیعتاً هیچ تجربهای از این نمایش در گوشی موبایل، اینستاگرام و امثالهم دست مخاطب را نمیگیرد. تنها راه و تجربه و قضاوت این نمایش مشاهدهی حضوری و از نزدیک در فضای گالریست.
من به عنوان یکی از مشاوران این نمایش از شما دعوت می کنم این همنشینی را از نزدیک تجربه کنید.