
ادگار دگا / Edgar Degas
پیشنهاد تماشا: مستند «ادگار دگا: شوق کمال»
پیشنهاد تماشا: مستند «ادگار دگا: شوق کمال»
آنچه او بر هنر نقاشی افزود، تجسم حقیقت پایدار در واقعیت گریزنده بود. از ترکیببندی سنتی و رنگهای سرد پردهی خانوادهی بلهلی (۱۸۵۹) تا غنای رنگ و حرکت در پردهی زنان رختشوی (۱۸۷۹) و در مجموعه طراحیها و نقاشیهایی که بالرینها را در صحنه و زنان را در حال آرایش، استحمام و جامه پوشیدن نشان میدهند و بهویژه در مونوتایپهای نیمهانتزاعی، سیر تحول یک هنرمند تجربهگر و نوجو را میتوان بازشناخت. از نمونههای دیگری میتوان اشاره داشت به: نقاشیهای کلاس رقص در اپرا (۱۸۷۲)؛ دفتر معاملات پنبه (۱۸۷۳)؛ طشت استحمام (۱۸۸۶)؛ زنی که بدنش را خشک میکند (حدود ۱۹۰۳) و مجسمه رقصنده چهارده ساله (۱۸۸۱).
دگا در طی دههها تعداد بسیار زیادی مجسمه ساخت که به غیر همان یک کار هیچ کدام را به نمایش نگذاشت تا اینکه پس از مرگش، نمایشگاهی در ۱۹۱۸ از مجسمههایش برگزار شد.
با گذر زمان و به سبب تندخوییاش روز به روز تنهاتر شد. دگا تا حوالی ۱۹۰۷ کار میکرد و پس از آن ده سال باقی ماندهی عمرش را (در حالیکه تقریباً کور شده بود) در بازنشستگی گذراند.
دگا بهدلیل رشدش در دهههای ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ و روابط نزدیکی که با امپرسیونیستها داشت، معمولاً امپرسیونیست دانسته میشود.
امپرسیونیستها با نمایش جهان اطرافشان با استفاده از رنگهای درخشان و تاکید بر تاثیرات نور شناخته میشوند. آنها تلاش میکردند صحنهی نقاشیهایشان را با نوعی بیواسطگی خلق و تأثرات بصریشان را در لحظه بر روی تابلو مجسم کنند. دگا از جهات مختلفی (به خصوص از جهت مخالفتش با بیواسطگی) با آنها تفاوت داشت. بر خلاف امپرسیونیستها، علاقهی او به رنگ امری ثانوی است و هنرش ماهیتاً به فرم ربط دارد.۳ او دربارهی کار در فضای باز گفته است : «میدانید دربارهی آنهایی که در فضای باز کار میکنند چه نظری دارم. اگر حکومت دست من بود، عدهای ژاندارم را مأمور میکردم حواسشان به هنرمندانی که منظره را در طبیعت نقاشی میکنند باشد. البته قصدم کشتن کسی نیست؛ فقط چند تیری به سمتشان در کنند که حساب کار دستشان باشد.»
دگا دربارهی هنر خود گفته است که: «هیچ هنری تاکنون کمتر از هنر من فیالبداهه و خودجوش نبوده است. آنچه من میکنم نتیجهی مطالعهی آثار استادان بزرگ است. من چیزی از الهام و خودجوشی و حس و حال نمیدانم.»
فرم و لیست دیدگاه
۰ دیدگاه
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.