پاول یاکولویچ پیاستسکی پزشک و جهانگرد بود اما او را به خاطر علاقهی وافرش به نقاشیهای پانوراما می شناسند.
پیاستسکی در سال 1843 میلادی، در اورل به دنیا آمد و بعد از اتمام دوره دبیرستان در دانشکدهی پزشکی دانشگاه مسکو درس خواند. علاقهی زیادش به طراحی سبب شد که در دانشکده صدها طراحی از آناتومی بدن، تشریح اجساد، مراحل زایمان و بیماریهای پوستی بکشد که بعدها به عنوان تصاویر کمک آموزشی از آنها استفاده میشد.
پس از اتمام دورهی تحصیل، به طور داوطلبانه برای پیوستن به ارتش به سنت پیترزبورگ رفت. در آنجا زمانهای آزادش را صرف بازدید از ورکشاپهای هنرمندان آکادمی هنرهای سنت پیترزبورگ میکرد. در سال 1872 پیاستسکی همراه افسر ستاد کل ارتش امپراتوری روسیه سوسنوسکی به عنوان دکتر و نقاش به چین فرستاده شد و در آنجا اولین پانورامای خود را از چین و غربِ سیبری کشید. علاوه بر آن مجموعهای از اطلاعات در حیطهی قومنگاری و گیاهشناسی را جمعآوری و در کتابی با عنوان «سفر به چین» به چاپ رساند.
در ژانویه 1895 جنرال الکسی کوروپاتکین به سفارت تهران دعوت شد. او پیاستسکی را با خود همراه کرد تا از مسیر دشوار سفرشان نقاشیهایی ثبت کند. نتیجهی آن همراهی نقاشیهایی تحت عنوان پانورامای ایران شد که بازنمایی شاهراهی است که از انزلی و رشت و قزوین عبور میکند. نقاشی این پانوراما در 1895 در عشقآباد تمام میشود. طول رول نقاشی شده 59.6 متر و ارتفاع آن 48.5 سانتیمتر است.
در این تصاویر میتوان محیط شهری، نوع جادهها، مکانهای موقت اسکان، معماری شهری و ساختمانهایی مثل سفارت روسیه در رشت، جاده هراز، کاروانسراهای بینراهی، دامنههای البرز، میدان اصلی شهر قزوین، و در نهایت دروازهی تهران و کاخ بهارستان و کاخ ناصرالدین شاه را دید.
مناظر ایران در این نقاشیها از نگاه «دیگری» دیده شدهاند؛ نگاه جهانگردی روس که تحت آموزههای نقاشی رئالیستی غرب به بازنمایی این مناظر پرداخته است. همچنین فرم طوماری نقاشی، آن را به یک سفرنامهی تصویری تبدیل کرده که با گشودهشدن رول و پدیداری مناظر تازه، همچون تصاویر متوالی سینما روبروی نگاه مخاطب ظاهر میشود و دیدنیهای سفر را در ساختاری پیوسته روایت میکند. احتمالاً پیاستسکی این فرم نقاشی را در سفر به چین و تحت تاثیر سنت نقاشی خاورِ دور انجام داده است.
پانوراماهای او در قرن نوزدهم از راه آهن سیبری و سفر به ایران، جذابیتی کمتر از دیزنیلند نداشت. آنها در سال 1900 در پاریس به نمایش گذاشته شدند در حالیکه برای نمایش کارهای او غرفهای نبود که کیلومترها نقاشی را نشان بدهد. برای همین ماشینهایی تهیه شد که رولها درون آنها گذاشته میشد و نقاشی مانند فیلمی به نمایش در میآمد.
گفته شده است که مظفرالدین شاه در سفر خود به پاریس این نقاشی را از نزدیک دیده بود. این نقاشی که به دلیل تکنیک آبرنگ و کاغذ، نیازمند نگهداری در شرایط نوری و جوی خاصی است، اینک در موزهی ارمیتاژ نگهداری میشود./ نرگس ناصری
*شمارهی ۳۳ نشریه، شامل ویژهنامهای است با عنوان «هنر ما زیر نگاه دیگری». در این ویژهنامه نگاهی کردهایم به تصاویری که غیرایرانیان از ایران ساختهاند؛ از اولین گراوورهای سیاحان تا عکسهای نشنال ژئوگرافی از ایران.