72
گفتار چهارم: زایش نخستین / آریاسپ دادبه
«در سرزمین فرهنگی-تاریخیِ ایران روند تشکیل ملت چنانچه دانش جدید غرب بر اساس تجربهی خود در اروپا آن را توضیح میدهد، اتفاق نیفتاده است. در اینجا ما شاهد روندی معکوس بودهایم؛ آنچه «ملت» ایران مینامیم محصول اشتراکاتی است که در طول زمانی بس دراز و در دامان بستری مناسب از تبادلات، مردمانی از اقوام و قبایل گونهگون را همافق، همزبان و هم پیمان کرده. [...] شواهدی از تاریخ به ما نشان میدهد جهانِ ایرانِ فرهنگی قبل از ایرانِ سیاسی، و حتی پیش از ایرانِ زبانی، پا به عرصهی وجود نهاد.» این درسگفتار در سلسله درسگفتارهایی دربارهی فرهنگ و هنر ایران، و در ادامهی گفتار سوم در باب اهمیت اقلیم در پیدایش فرهنگهای متفاوت، و نوع مراودات هر اجتماع انسانی با اجتماعات دیگر در رقم زدن به سرنوشت تاریخی هر اجتماع، بر چگونگی ایجاد عالمی واحد و پیدایش نخستین محملهای اندیشه در ایران تمرکز دارد. به گمان دادبه میتوان با اتکا به سرنخها و نشانههایی که کاوشهای باستانشناختی در اختیار ما قرار داده است، و نیز پژوهشهایی که دربارهی متون تاریخ سنتی ایران انجام شده است و داستانهای شفاهی، داستان تاریخی و پر افت و خیز زایش و تکوین پیوندی عمیق میان ساکنان فلات گستردهی ایران را دنبال کرد. او در این نوشتار ابتدا به دستاوردهای باستانشناختی و تحلیل جوامع کهن در ابتدای شکلگیریِ یکجانشینی میپردازد، و سپس مثالهایی از روایتهای مربوط به شرح آغاز در تاریخ سنتی ایران، متون کهن و فرهنگهای همجوار ایران ارائه میکند. دادبه در اینجا شرح میدهد که چگونه ظهور انقلاب کشاورزی آغازگر تحولی اساسی در منظومهی آگاهی مردمان شد؛ و چگونه انواع مشخصی از جهانشناسی در نسبت با تجربیات زیسته در هر کانونِ فرهنگی پدید آمد و سپس پرسشهایی مخصوص به خود از دل آن برخاست، و اینکه چگونه تلاش برای پاسخ به آن پرسشها موجد شکلگیری نطفههای تاریخ در هر کانون فرهنگی و تمدنی شد.