63
گذشته شبحیست که با انسان مدرن گفتوگو میکند / گفتوگوی ایمان افسریان با مراد فرهادپور و صالح نجفی
شناخت مدرنیسم همواره در بستر تاریخ فراهم میشود. مواجهه ایرانیان با مدرنیسم با حس عقبماندگی نسبت به غرب توامان شده است. ایمان افسریان در یک سوی این گفتگو، از صالح نجفی و مراد فرهادپور شرایط این مواجهه را در ارتباط با تاریخ جویا میشود. فرهادپور با نگاهی فلسفی به مفهوم زمان میپردازد؛ زمان در عصر مدرن انبوهی از زمانهای ناهمزمان تاریخی است که گذشته را در دل خود دارد. مدرنیسم هنری جوامع را با یک گسست روبرو میکند که منجر به امری توخالی میشود. از نگاه ماتریالیسم تاریخی، هنر یکی از گذشتههای مرده است که در خدمت سرمایهداری قرار گرفته و تحت سلطهی این سرمایهداریْ گونهای جهانیشدن بر جهان تحمیل شده است. صالح نجفی در ادامهی بحث، ایدههایش را دربارهی رابطهی زمان با مدرن شدن را مطرح میکند و ایدهی زمان در عصر مدرن را با نگاه جورجیو آگامبن تحلیل میکند. نگاهی که برای تحلیل وضعیت زمان در ایران نیز قابل بررسی است. زمان با زمان شبحها شروع میشود. این جمله ارجاعی به داستان هملت دارد که نجفی ارتباطش را تشریح میکند. افسریان معتقد است که این شکاف بیش از هر جای دیگر در هنر خودش را نشان میدهد. او میان نو شدن زبان و مضامین مرزی قائل است که اگر توامان نباشد عواقبی دارد. چالش اصلی این است که چگونه هنرمند هم ریشهدار و سنتمدار باشد و هم جهانی شود؟ از جامعهای که زمانی که از جای خود خارج شده است چه هنری زاده میشود؟ در عرصهی فرهنگ و هنر توقع جهانی شدن را از خود داریم و همزمان هویتی ملی، هر چند از نگاه چپ فرهادپور، جعلی ساختهایم. این گفتگو با طرح سه نگاه، اندیشه مدرنیسم در تاریخ را به خوبی روشن میکند.