37
پنجرهی همسایه: نئوراش (1960)
در اواخر قرن گذشته و با فروریختن دیوار برلین آثار گروهی از نقاشان جوان آلمان شرقی توجهها را به خود جلب كرد. این هنرمندان كه در آكادمی هنر شهر لایپزیگ نقاشی را به شیوه كلاسیك وآكادمیك آموخته بودند در مقایسه با هنر انتزاعی كه در بخش غربی اروپا به شدت رواج داشت، به شیوهای کاملاً متفاوت کار میکردند؛ شیوهای حاصل تلفیق آموزههای كلاسیك و دستاوردهای هنر انتزاعی. گرچه آثار این نقاشان از نظر محتوا، شیوه و كیفیت متفاوت است اما وجود برخی اشتراكات اساسی سبب شده تا از آنان تحت عنوان مشترك مكتب لایپزیگ نو یاد شود.
شهرت مکتب لایپزیگ بیشتر مرهون موفقیتهای بینالمللی نئو راش است. او در 1960 در شهر لایپزیگ در آلمان شرقی به دنیا آمد. بین سالهای 1981 و 1986 در آكادمی هنر همان شهر در رشته نقاشی نزد آرنو رینك شاگردی كرد و تا 1990 تحصیلات عالیه خود را به پایان رساند. در 1993 دستیار رینك شد. و از 2005 تا كنون به عنوان استاد نقاشی در آكادمی لایپزیگ تدریس کرده است.
راش خود میگوید که نقاشی برایش همچون مکالمهای بین او و تصویر است. او بیننده را به دقت در جزئیات ترغیب میکند؛ گویا تنها با دقیق شدن میتوان راهی به دنیای تصاویر او یافت. برای درك این آثار بیننده به این فکر میافتد که باید با دنیای زبانی نقاش و با موتیفهایی كه در تابلوهای او تكرار میشوند آشنا شد. در واقع این تصاویر تنها در نگاه اول ممکن است جالب و زیبا به نظر رسند و معمولاً با اندكی تأمل در مقابلشان احساسی همچون ایستادن بر لبه پرتگاه را القا میکنند. در نقاشیهای او، مانند آثار گُیا، فیگورها و افعالشان مسحور نوعی دیوانگی هستند كه گویی هر لحظه ممكن است بیننده را نیز در رباید. ذهن نقاش معماهای تصویریای ایجاد میكند كه در آن فیگورها در فضایی نوستالژیك اعمال نامفهومی را تكرار میكنند و فکر بیننده را به خود مشغول میسازند. او خود را هنرمندی محافظهكار و گاهی رمانتیك میداند، که سعی دارد با بستن همه راههایی كه به كشف طرز كار وی میانجامد، از آثارش نمونه هنرمندانهای معادل با جنایتهای حرفهای بینقص بسازد که مجرم هیچ مدركی از خود به جا نگذاشته است. غرور او یادآور موقعیت زندگی یك جوان درحكومت كمونیستی آلمان شرقی ست، و تصاویرش در عین حال تحقیر و محدودیتها در این رژیم را به یاد میآورند.
در میان نقاشان معاصر ایرانی تعداد قابل توجهی، مستقیم یا غیرمستقیم، از نظر تکنیک و موضوع از مکتب لایپزیگ و به طور کلی تر هنر معاصر آلمان متأثر هستند؛ مسعود سعدالدین، رکنی حائریزاده، مهدی فرهادیان و... از این جهت توجه به این مکتب و نقاشان شاخص آن خالی از لطف نیست.