اغلب آثار دن گراهام(Dan Graham) در پیِ ردیابی مناسبات و روابط میان معماری و شهر، به موضوع خانه و شهرنشینی میپردازد. این شاید حقیقت عمدهی جریانها، و اَشکال معاصر و فعالیت هنری – بخصوص اینستالیشن، هنر مفهومی و مینیمالیسم – باشد. که در غیاب رسانههای سنتی و تثبیت شده، خود را به رسانه تبدیل میکنند. چنین اتفاقی برای دن گراهام هم میافتد. او خانه را به رسانه تبدیل میکند.
برای مطالعهی دربارهی این هنرمند این گفتگو را مطالعه کنید:
مارک فرانسیس: ابتدا میخواهم درباره ایدههای مصاحبه با هنرمندان بپرسم. از دهه ۱۹۶۰ مصاحبه با هنرمندان تبدیل به ژانری با تاریخ خاص خود شده است. پیشتر الگوی مرسوم این بود که هنرمند باید ساکت میماند و اجازه میداد که «خود اثر سخن بگوید» یا به منتقدان و جامعه اجازه میداد تا آن را هر طور که میخواهند تأویل کنند. درهرحال به نظر میآید که تعدد فراوان و یکبارهی مصاحبه با هنرمندان ریشه در نوشتههای هنرمندان راجع به آثار خود و دیگران دارد. همانطور که شما نوشتهاید و هنرمندان دیگری مانند دانلد جاد و رابرت اسميتسن هم چنین کردهاند. به نظر میآید که این دو نفر از جنبه حذف واسطه، متصدی یا منتقد، جزو شخصیتهای مهم این دوره هستند.