39
پنجرهی همسایه: استیفن شور (1948)
در این شکی نسیت که استیفن شور هنرمند کلیدیای در عکاسی دنیاست. او بدون آنکه از قبل برنامهریزی کرده باشد، با اتکا به شور و باور درونی و با یک دهه عکاسی مداوم در سرتاسر آمریکا، (در کنار ویلیام اگلستون) به عنوان پیشگام عکاسی رنگی «هنری» در تاریخ عکاسی شناخته شد.
کتاب شمایلی او با نام مکانهای نامعمول که در اوایل دهه هشتاد منتشر شد، الهامبخش بسیاری از هنرمندان (از عکاسان تا فیلمسازان) نسل همزمان و بعد از خودش شد.
این حرفهای کلی، درست و به کنار. اما دلیل اصلی انتخاب او برای پرونده این شماره، دعوت به تجربه دوربین قطع بزرگ (ویوکمرا) از خلال تصاویر اوست. دوربین بسیار بزرگ و سنگینی که برای هر عکس گرفتنی، چیزی قریب به 5 تا 10 دقیقه مقدمات (از عَلم کردن سه پایه، تا فوکوس کردن تمام نقاط تصویر زیر آن روکش مشکی، تا جایگذاری فیلم پشت دوربین، تا محاسبه میزان ضریب افت نور و نورسنجی دقیق، تا شاقول سازی خطوط عمودی تصویر با حرکتهای صفحهپشتی دوربین، و دستیابی به دامنه وضوح بیشتر با حرکات صفحه جلویی دوربین و...) لازم است.
نه که دوربین دیجیتال و امکان گرفتن 2000 عکس در یک سفر یک هفتهای، بد باشد (که به نظرم بد است)، اما پرونده این شماره، دعوت به تجربه مهارتی فراموش شده است.
دوست داشتم تمام عکسهای این شماره را با چرخشی 180 درجه، وارونه چاپ میکردم تا همه بتوانیم حدس بزنیم که او زیر آن روکش مشکی، چه کادری را ترکیببندی کرده است. حتماً این کار را میکردم اگر اصل ایده، مال جوئل مایروویتز نبود!