17
پنجرهی همسایه: آندریاس گُرسکی (1955)
آندریس گروسکی و دیگر دانشجویان هم دورهاش (توماس اشترئس، تماس رئف، کندیدا هوفر، الکس هوته و...) همانقدر به مدرسانشان" برندو هیلا بخر" وابستهاندکه این زوج مدرس هنرمند به اگوستساندر، و ساندر به آلبر رنگر پاتچ، و پاتچ به کارلبلوسفلد.
تمایل به" تیپ نگاری" در حوزههای گوناگون موضوعی (از گیاهان تا انسانها و قطعات صنعتی و ساختمانها)، سنت پیوستهای است که در عکاسی قرن 20 آلمان، هنرمند به هنرمند دست به دست گشته، پرهیز و ریاضت منشی (در عکس گرفتن)، شرط ورود و بقا در این گونهی خاص از عکاسی است.
(همانطور که در مقالههای مربوطه خواهید خواند)، برای شاگردی در کلاس" بخرها"، پیش شرط لازم، انتخاب تکنیکی یکسان و موضوعی ثابت و واحد جهت عکاسی [به مدت چندسال متمادی] بوده، هرچند برخی از این شاگردان آنها بعدها موضوعات متنوعی را در تجربههای عکاسانهشان آزمودند (شتروس و روف)، اما آن تمرکز و دقت قاعدهمند در مجموعه تصاویر بسیاریشان قابل ردیابی است (گرسکی،هوفر). شدت و حدت وفاداری خودبخرها به این آموزهها، و تجلی آن در عکاسیشان، هنوز همنمونهای مثالزدنی و یگانه در تاریخ عکاسی است.
بدون شک عکاسی در دو دههی آخر قرن 20، تحت تأثیر فضای جدی، مستمر، و دقیق همین عکاسان است. عکاسان هم دورهای که- هنوز متصل به آن آموختهها- موازی با هم، سال به سال پیش میروند و هرکدام در چارچوب دنیای بصری خویش، افزودهای را به تاریخ عکاسی تقدیم میکند.
قطعاً در شمارههای آتی- به تناسب موضوع- به تک تک این عکاسان خواهیم پرداخت.
تجربه و تأمل در این نوع از عکاسی، برای بسیاری از عکاسان ملّون مزاج ما- که از این نمایشگاه تا آن نمایشگاه حال و احوالشان [بنا به اقتضای دور و بر] دائم تغییر میکند- چیز به درد بخوری است.