بابک اطمینانی؛ مفاهیم کیهانی
مشکل میتوان معلم نقاشیای را سراغ کرد که "نقاش" نباشد. مشکل میتوان انتظار داشت معلمی غیر از تجربیات شخصی خودش، چیز بیشتری و دیگری بیاموزد. به همین دلیل خواه ناخواه شاگردان در دوران آموزش آکادمیک خود دچار نوعی منریسم یا اطوارگرایی میشوند. قلقها و موضوعات استاد خود را تکرار میکنند. هر نقاش حرفهای یک تعریف از نقاشی دارد و یک اسلوب و سلیقۀ شخصی. معدود معلم نقاشی را میشناسیم که بتواند این دو وجه را از هم جدا کند تا بتواند بجای سبک و سلیقۀ شخصی، "تعریف" خود را آموزش دهند. بابک اطمینانی یکی از آنهاست. مهمترین خصوصیت اطمینانی ذهن منسجم و تعقل سامان یافتهای است که میتواند موضوعات را دستهبندی و منظم کند. این ذهن منظم، او را به معلمی موفق تبدیل کرده که توانسته "مفاهیم تعریفش" را از نقاشی مجزا و مشخص آموزش دهد.
آنچه در این جستار میخوانیم:
در این جستار ایمان افسریان طیِ یک گفتوگو با بابک اطمینانی تحت عنوان "خِرَد به کارگیری مقدارها" کوشیده است به دغدغههای فکری این هنرمند هم به عنوان یک نقاش و هم به عنوان یک معلم بپردازد. نقاشی که در آموزههای خود برای شاگردانش توانسته خط مرزی میان اسلوب شخصی خود و تعریفش از نقاشی، ایجاد کند.
«رابطهای که با تدریس دارم یک رابطۀ هنرمندانه است. تدریس هم به نوعی شکل دادن مادۀ خام است که همان ذهن دانشجو باشد. ذهن باید برای پذیرش مفاهیم و معانی آماده شود تا بتواند پذیرا گردد. در غیر اینصورت بستری برای انتقال مفاهیم به وجود نخواهد آمد. نکته بعدی، مفاهیم و معانی پایهای هستند که به اعتقاد من، اصولی ثابت و غیر قابل تغییرند و در تمام سبکها باید رعایت شوند تا اثر هنری کارایی داشته باشد. تأکید من در تدریس روی این بطن و مایه اصلی است...»
برای خواندن مقالات بیشتر پیرامون بابک اطمینانی اینجا را کلیک کنید.