چیزی را بیان میکنیم که تجربه نکردهایم – به گونهای بیان میکنیم که تجربه نکردهایم.
وام گرفتن روش بیان (زبان) چارۀ کار نیست.
وام گرفتن زبان بیان، عدم هویت و نبود اصالت نیست.
خلا "تجربهی زیسته"، خلاء هویت است.
تجربۀ درونی خود زبان خود را میآفریند.
اگر به جای هویت و اصالت به دنبال معنای "تجربهی زیسته" میگشتیم به نتیجۀ بهترین میرسیدیم.
آنچه در این جستار میخوانیم:
در تلاش برای آسیبشناسی نقاشی معاصر ایران ، در شمارههای پیشین، مفاهیم تقلید و تأثیر و اصالت فردیت را بررسی کردیم.
حین مطالعۀ حول مفاهیم فوق، عبارت "تجربهی زیسته" از شاخصترین موضوعاتی بود که میتوانست بسیاری از مباحث را به هم وصل کند.
در این شماره و شمارۀ پیشین مفاهیم: اصالت، فردیت، تجربهی زیسته و خلاقیت را مورد مداقۀ بیشتر قرار دادیم.
در این جستار کوشیدهایم طیِ گفتوگوهایی با رامین جهانبگلو: "آن اثر، حقیقتش بیشتر است" و منصور براهیمی: "هویت آن چیزی است که به اجرا در میآید"، تا حد امکان برخوردی شفافتر با مفاهیم فوق داشته باشیم.
برای مطالعهی بیشتر پیرامون مفهوم "تجربهی زیسته" به مدخل حرفه: نقاش، در دو شمارهی چهارم و پنجم از فصلنامهی حرفه: هنرمند مراجعه کنید.
***
رامین جهانبگلو: در سال 1335 در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در سوییس، انگلستان، الجزایر و تهران گذراند. وی در سال 1353 عازم فرانسه شد. در دانشگاه سوربون به تحصیل فلسفه، تاریخ، و علوم سیاسی پرداخت. او درجه دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه هاروارد اخذ کرد. از سال 1377 به مدت سه سال در دانشگاه تورنتو کانادا به تدریس فلسفه سیاسی پرداخت.
منصور براهیمی: مترجم کتابهای «نمایشنامه و ویژگیهای نمایش» نوشته دبلیو داوسون، رومنس و ملودرام، شکسپیر و سینما، چشماندازهای بازیگری نوشته یان کات، کارگردانی نمایشنامه نوشته فرانسیس هاچ و کتاب تفسیری بر تراژدیهای یونان باستان (با همکاری داود دانشور) است. او مدرس تئاتر و نمایشنامهنویسی نیز میباشد.