70
پنجرههایی که باز نمیشوند / نسرین طالبیسروری
چهل سال پیش جان سارکفسکی مقالهی «آیینهها و پنجرهها» را منتشر کرد، مقالهای که شاید برای اولین بار و شاید به تبعیت از سنتی که در ادبیات رایج بود، عکسها را به دو دسته تقسیم کرد: آیینهها و پنجرهها. آنها که چون آیینه ذهن هنرمند را باز میتاباندند و آنها که گویی دریچهای رو به دنیای بیرون بودند، تفکری رمانتیک در مقابل نظامی رئالیستی. هرچند سارکفسکی خود اشاره کردهاست که این دو هرگز بهطور کامل در تقابل با هم نیستند و هرچند او منطقِ رئالیستیای که به عکسها نسبت داده میشود زیر سوال برده، بیشک از بانیان انتساب پنجره در مفهوم استعاری آن به عکاسی بودهاست. امروزه دیگر استعارهی پنجره قطب دیگر این تقابل را کناری زده و تقریباً هر کارکرد رمانتیک عکس را منسوخ کردهاست. عکاسی را همچون پنجرهای رو به جهان میدانیم، بازنماییِ بیقید یک منظر. ...