59
هیچ هنری بیارتباط با جامعه نیست / محمدمنصور هاشمی
مقالهی «هیچ هنری بی ارتباط با جامعه نیست» به بررسی جامعهشناختی روند سینمای ایران پس از انقلاب میپردازد. همانطور که از نام نوشتار برمیآید، مقاله بر این فرض استوار است که هنر همواره معنیدار است و معنیداری امری اجتماعی است. دورهای از تاریخ سینمای ایران را سینمای جشنوارهای مینامند. این سینما که نمود بارز آن سینمای عباس کیارستمی است مورد انتقاد بسیاری است. نوکِ پیکان این انتقادات بر عدم وابستگی این هنرها به جامعه و نوعی عدم تعهد است. منصور هاشمی در این مقاله روندی را شرح میدهد که سینمای ایران سینمای جشنوارهای را برگزید. این انتخاب نتیجه مجموعهای شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که در این مقاله ذکر میشود. «خانه دوست کجاست» اثر عباس کیارستمی نمونهای از این فیلمهای جشنوارهای است. این فیلم با چه ویژگیهای به جامعه ایران پس از انقلاب پیوند میخورد؟ منتقدان اجتماعی و چپ پس از انقلاب به دنبال نشانگان ایدئولوژیک خود در هنر بودند. اما سینمای جشنوارهای آن دوره پاسخگوی نیاز آنان نبود. آیا آن نوع سینمای هنری که امروز مطلوب بسیاری است، صرفاً سینمایی محافظهکار بود که ربطی به آرمانهای یک جامعه نداشت؟ امروز برای داشتن سینمایی همچون عباس کیارستمی حسرت داریم، چه چیزی در گذشته برای ما جذابیت دارد که برای آن حاضر به رها کردن حال هستیم... از متن:
هیچ هنری نمیتواند بازنمایانندهی آمال یا آلام همهی مردم یک جامعه باشد و برای همهی مردم معنیدار. جامعه متکثر است و گروههای مختلف اجتماعی عوالم مختلف دارند و سلایق و علایق متفاوت. هیچ هنری هم نمیتواند بدون پیوند با بخش یا بخشهایی از مردم یک جامعه و آمال یا آلام آنها معنیدار باشد و وجود داشته باشد. هنر تا آنجا که جستجوی شخصی هنرمند است بدهکار جامعه نیست، بدهکار هیچکس و هیچچیز نیست. هنرمند آزاد است از هفت دولت و هفتاد و دو ملت. هنرمند تنها در قبال هنر مسئولیت دارد. اما هنرمند در جامعه است و هنر در تاریخ؛ هنر تاریخ دارد و در تاریخ معنا مییابد و تاریخ هنر پیوند دارد با دیگر جنبههای «تاریخ» که بدین معنا همواره تاریخ بشر است، با تاریخ اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و فکری و اعتقادی. ...