34
نگریستن به درون: پژوهشهای 1912 تا 1920 / آنا موزینسکا / محمدرضا یگانهدوست
آنا موزینسکا در این مقاله به سه هنرمند مهم هنر انتزاعی یعنی کاندینسکی، موندریان و مالهویچ پرداخته است. او با اشاره به آغاز قرن بیستم که شماری از باورهای رایج از سوی منابع گوناگون مورد تهاجم واقع شده بود به چگونگی تغییر باورها و پدید آمدن هنر انتزاعی میپردازد؛ به تغییراتی که داروین، نیچه، مارکس و فروید در این قرن پدید آوردند که تأثیری بس عمیق بر هنر و هنرمندان گذاشته بود. او با تحلیل فرمی آثار این سه هنرمند به تأثیرات اندیشههای تئوسوفی، فیلسوفانی چون هگل و ریاضیدانان اشاره میکند تا پدیداری این هنر انتزاعی جدید و گاه هندسی با رنگهای خالص را شرح دهد. از متن:
با آغاز قرن بیستم، شماری از باورهای رایج از سوی منابع گوناگون مورد تهاجم واقع شدند. چارلز داروین منشأ گونهها را طبیعی – و نه الهی – دانسته بود. فردریش نیچه بر اساس آموزه اراده اخلاقیات مسیحی را کنار گذاشته بود. کارل مارکس نيز مدعی شده بود مذهب افیون ملّتهاست. در ١٩٠٠ زیگموند فروید کتاب تعبیر رویاهايش را منتشر کرد که به عقیده برخی، با واکاویهایش از سائقههای جنسیِ ناخودآگاه انسان تیشه به ریشه اخلاقیات جامعه زد...