مقالهی نقش گالریها در روند یک دهه عکاسی ایران(80تا 90) به قلم مژگان خادمیراد است. این مقالهی نوشته شده برآیند مصاحبه با گالری داران چند گالری مطرح تهران است. گفتگوهایی که در دههی 80 صورت گرفته است. در این مقاله ابتدا به تعریفی معاصر از هنرمند میپردازد. نقش گالری ها را در این راستا مهم و تاثیرگذار بر می شمارد. سپس به شرحی از وضعیت موجود عکاسی و آثار عکاسی میپردازد. سپس چالشهایی که این هنر با آنها دست و پنجه نرم میکند را برمیشمارد. متن با ارائهی گزارش مفصلی که نتیجه ی مصاحبه با گالریداران است به شرح جزئیاتی در رابطه با برخی سیاستگذاریِ گالریدارها میپردازد.
در این بین محوریت بحث خود را در راستای معیارهای انتخاب و نمایش گالریها میگذارد و تلاش میکند تا در رابطه با نقشی که گالریها در نوع محتوا و گرایشات غالب در عکاسی معاصر دارند مطالبی را عنوان کند. در ادامه مژگان خادمیراد به سوالاتی در رابطه با مکان گالری، اهمیت تحصیلات در میان جامعه گالریدار، نقش فروش آثار و نمایشگاههای خارجی هنرمند در پذیرش آثار او و مسائلی از این دست پاسخ میدهد. شرحی بر خط و مشی پیشروی گالریهای نمونه در این نوشتار آخرین سخنان این نوشتار است. گزارش واقعیای که مژگان خادمیراد ارائه میکند. نوشتار را برای آن دسته از پژوهشگران آسیب شناسی حوزههای هنری و گالریداران خواندنی میکند.
برای دریافت مقاله روی گزینهی خرید کلیک کنید.
برای مطالعهی بیشتر پیرامون عکاسی معاصر ایران اینجا را کلیک کنید.
از ياد نبريم که گالري ها با نمايش آثار منتخب، نقش مهمي در نوع محتوا و گرايشات غالب در عکاسي معاصر دارند. تعداد دانشجويان فعالي که به هر شکل تلاش ميکنند تا به شکل حرفهاي به فعاليت خود ادامه دهند بسيار زياد است. در اين بين گالريدار مسئوليت سنگيني بر عهده دارد چرا که در مقام انتخابگر تصميم ميگيرد کدام کار روي ديوار بيايد و کدام کار از اين چرخه حذف شود. غالب شدن سليقة صرف و يا توجّه تمام به فروش اين گزينش را معيوب ميکند.
شايد بهتر باشد تا گالري هاي مطرحي که در اين زمينه مشغول فعاليت هستند مشاوراني براي خود داشته باشند. و آثار را با حساسيت بيشتري انتخاب و يا حذف کنند. گرچه همة گالريداران ادعا دارند که از مشورت هنرمندان ثابت گالري و يا افراد ديگري بهره مي برند اما در بيشتر موارد به طور رسمي افرادي را به عنوان هيئت انتخاب آثار اعلام نميکنند. به هر حال با بررسي آثار به نمايش درآمده در يک دهه گذشته ميتوان به اين نتيجه رسيد که طي دورههاي مختلف مضمون آثار تغيير کرده است و علاوه بر بالا رفتن آگاهي هنرمندان ، گالري ها هم با انتخاب آثار و تمايل براي به نمايش دادن شکل خاصي از آثار، در تعيين مسير و تغيير گرايشات موجود نقش داشتهاند که غالباً هم مسير آنها با سلايق بازار تغيير ميکند.