53
نقدی بر نمایشگاه محمدرضا میرزایی / علیرضا احمدیساعی
تصویر، میدانی است که در مرکز آن نور از ظرف خود، شره کرده و بیرون ریخته و قطراتش شتک زده است به لنز دوربین.
قاب منبع نور در آن میتواند استعارهای از کادر عکاسی باشد. عکاس کوشش میکند با بهرهگیری از «نور» از چارچوبهای آن خارج شود و تصاویری تازه بیافریند.پیگرفتن رفتار نور در عکسهای جدید محمدرضا میرزایی، سرنخ خوبی است برای سردرآرودن از تجربه عکاسی او.
در سه تصویر عکاس موضوع مرکزی را با پاشاندن نور فلاش سوزانده است. دوتای آنها بوته گلی است و دیگری پشت گردن زنی. در دوتای اول موضوع مورد علاقه فرهنگ تصویری عامه را برگزیده است و در سومی تصویری آشنا برای تاریخ عکاسی. تصویری که در آن زن به چشماندازی مینگرد و عکاس از پشت سر محو تماشای او شدهاست. ترکیبی که آثاری از امت گاوین، لوئیجی گیرری، لی فریدلندر و دیگران را به خاطر میآورد.