45
نامه ای از ابوالقاسم سعیدی
آقاي رحمانينف عزيز، سلام بايد بهشما میگفتم آنشب چه به سر من آمد و چه تجربهای بهدست آوردم. چگونه حضورتان رویِ من سايه انداخت و چگونه به عصاره موسيقی شما نقب زدم و با چه نرمشی "اداجيوی" دومين كنسرتو شما درقلب من جا گرفت. اكنون كه زمانی از آن پيشامد گذشته هنوز آن نقش غمزده در مغزم درلرزش است...