47
ملاقات با ” تبیین وضع موجود ” / وحید غلامیپور فرد
تنها ده روز از فرصتم برای نوشتنِ شبه مقالهای تحلیلی در باب تبیین وضع موجود باقی ماندهبود و به هر دری که میزدم بسته بود تا اینکه به نمایشگاه کتاب رفتم. یادم میآید زنی پشت بلندگو اعلام میکرد پسر بچهای گم شده و از مردم میخواست هرکس او را پیدا کرده به نگهبانی ببرد. هنگام اعلام، تلاش زیادی میکرد لحن صدا و تلفظ کلماتش شبیه به یکی از مجریهای رادیو باشد. مرتب صدایش را بالا و پایین میبرد و در برخی جاها مکث میکرد: پسری با شلوار آبی (مکث) پیراهن راه (مکث) راه (مکث).... آن موقع هم نفهمیدم شبیه کدام مجری حرف میزند، اما یادم هست که داشتم به استیصال پدر و مادر بیچاره آن پسر فکر میکردم ...