این مقاله به عکاسي ژاپن در سالهاي پس از جنگ در دهههاي 1950 تا 1980 میپردازد. ترجمه و تلخیص مقاله را الهام هاشمی انجام داده است.
برای دریافت مقاله روی گزینهی خرید کلیک کنید.
امپراتور هيروهيتو1 در پانزدهم آگوست 1945 در پيغامي راديويي به مردم ژاپن اعلام کرد که شکستدرجنگ جهاني دوم را پذيرفته است. اين پيغام منجر به خاتمة جنگي شد که تقريباً 15 سال طول کشيده بود. همچنين، پايان دورهاي که کاغذهاي عکاسي و فيلم خام کمياب شده و به خاطر يک سري محدوديت ها، آزاديِ عکاسي کردن و چاپ عکس از همگان سلب شده بود. با اينکه بسياري از شهرهاي ژاپن با حملات هوايي ويران شده بودند و حتي مدت زيادي طول کشيد تا وضعيتِ پخش غذا به حالت عادي برگردد، موقعيت عکاسي به زودي به وضع عادي بازگشت.
مجلات عکاسي مانند کمرا 2 و آساهي کمرا 3 بعد از جنگ، به سرعت انتشار خود را از سر گرفتند و به دنبال آنها نشريات ادواري اي مانند فوتو آرت4، نيپون کمرا 5 و کمرا ماينيشي6 نيز کار خود را آغاز کردند. اين مجلات راه را براي پيشرفت جنبشهايي مانند فتو رئاليسم و عکاسي ذهن گرايانه7 در دهة 1950 باز کردند.
با اينکه طي سالهاي قبل از جنگ و همچنين بعد از آن، عکاسان آماتور بسيار فعال بوده و نظريه هاي عکاسانة خود را ارائه مي دادند، در اواخر دهة 1950 عکاسان جوانتر سعي کردند به بيانات عکاسانة خود عمق بيشتري ببخشند و خود را به عنوان "خالق" آثار هنري باور کنند. اين هنرمندان با فراگيريِ سبکِ عکاسان اروپايي و آمريکايي، تغيير شکلِ جامعة ژاپنيِ بعد از جنگ را در پيش روي خود تجربه ميکردند. فعاليتهاي، گروه عکاسيvivo8 که در سال 1959 توسط شومِيي توماتسو 9،ايکو ناراهارا01 و ايکوهوسو 11 شکل گرفت، نمونهاي از اين گرايشات است.
هامايا زماني که در سال 1952 از شهر تاکادا16 (شهري ساحلي که سالهاي جنگ را در آنجا گذراند) به توکيو بازگشت، دوباره به عکاسي روي آورد و در 1954 شروع به عکاسي از آن منطقه کرد، تا جايي که در 1957 مجموعه اي به نام اورا نيون 17 را ارائه داد. هدف او از اين مجموعه، به تصوير کشيدنِ رابطة بين آدم ها و محيط اطرافشان بود که تأثير بسياري بر عکاسي مستندِ آن دوره گذاشت. او به زودي حوزة عکاسي خود را به همة گوشههاي جهان گسترش داد و اولين عکاس ژاپني اي شد که با مگنوم همکاري کرد و شهرتي جهاني يافت.