28
عصر دلتنگی / دنی ریو / وحید حکیم
«به رغم آنکه آوانگاردها از مالیخولیا فاصله گرفتند، همچنان شاهد حضور این پدیده در هنر امروز هستیم که به شیوهای بیش و کم آشکار از طریق شخصیتها یا نشانیهای اقتباسی از آثار دورر ظاهر میشود. زمانی که افسردگی در روند خلاقیت (هنر) معاصر مطرح شد بیشتر به شکلی سخرهوار و مضحک نمایش یافت.» این نوشتار دربارهی نمایش مالیخولیا در تاریخ هنر غرب و به ویژه در دورهی مدرن است. نگارنده نمونههایی از هنرمندان مدرن که مالیخولیا را در آثارشان نمایش دادهاند را نام میبرد و چند اثر مشهور از جمله پردهی مالیخولیا اثر اُدیلُن رُدُن (1876)، پردهی مالیخولیا اثر جرجو د کیریکو (1912)، گراوور دورر با نام مالیخولیا (1514)، و پردهی دیگ بخار و خفاش اثر کارل گروسبرگ (1928) را بررسی میکند. او بحث خود را با هنر نیمه دوم قرن بیستم پی میگیرد و ستایش ضد هنر از سوی دادائیستها و نگاه نیهلیستی آنها به جهان و دیگر شواهد بروز افسردگی و ناامیدی در هنر این دوره را در امتداد مالیخولیای مدرنیته میٰنگرد. به گمان او «مالیخولیا به مثابه شکل ناب عواطف انسانهای خاص جای خود را به افسردگی داده است؛ بیماری قرن که گاهی نیز همچون نوعی آسیبشناسی آزادی ترسیم شده است.» نگارنده اما نیمهی دوم قرن بیستم که مقارن با ظهور زیباییشناسیهای پرافادهی جریانهای متعدد انتزاعی و بی اعتمادی به حکمهایی همچون هنر در خدمت زیبایی و یا پیشرفت و نفی تمام ایدههای نبوغآمیز بود را دورهی مرگ مالیخولیا میداند...