35
شهروندان دنیای مجازی / یادداشتی از مهرداد نجمآبادی
من وهم نسلهایم میهمان دنیای مجازی یا بهتر بگویم مهاجرآنیم. شاید همه آنهایی که پیش از سال 1990 به دنیا آمدهاند اینچنین باشند. مانند هرمهاجر دیگر تلاش میکنم که با فراگرفتن و رعایت قواعد زیستن در قلمرو تازه برای خود حق شهروندی دست و پا کنم، اما میدانم هیچ گاه مثل شهروندان اصلی این قلمرو ـ جوانهایی که بومی آن هستند- با آن کنار نخواهم آمد. سالهایی است که کوشش میکنم زبانش را فرابگیرم اما مثل هرمهاجر دیگر برایم همچون زبان دوم باقی مانده وساختار فکریام درتقابل با آن و منطق "دوتایی" اش همچنان همه چیزرا به زبان قلمرو پیشین ـ زبان مادری ـ وبا ارجاع به تاریخ و سنت دریافت میکند ...
بروزآگاهی درنسل من و پیش از من، با کتاب بود وروزنامهها. به تعبیر دیگر شکلی از آگاهی که استوار بر متن نوشتاری است. شهروند بومی جهان دیجیتال آگاهیاش بیشتر از تجربه دیداری و جستحو در فضای مجازی است. آن جایی که عکسها بنیان اطلاع رسانیاند. هرچه را که بخواهد، درهرکجا؛ میتواند جستجو کند. یا در زبان بومی خودش "گوگل" کند یا سراغ از"ویکی پدیا" بگیرد.عکسهایی بیشمار ببیند بیآنکه شاید درذهنش تأملی برعکسی باشد جزبرای فراگرفتن ...
درزبان مادری من ـ که دیگرازرسم افتاده ـ،درقلمرو برساخته از "صفرویک"های دنیای مجازی، اتفاقی که برای "عکس" یا بهتر بگویم تصویر مجازی یک عکس برصفحه نمایشگر میافتد آن است که نقش پدیدآورندهاشـ عکاس/هنرمندـ به کمترین تنزل مییابد. عکسی بزرگ ازعکاسی بزرگ همان جایی را دارد که عکسی دست آمده ازبازی کودکی با تلفن دستی.
دردنیای دیجیتال، عکس درآنِ بهوجود آمدن دیده میشود. دیگران هم درلحظهای میتوانند بینندهاش باشند درهرجای جهان. نیازی هم به تأیید خبره ومنتقدی ندارد. درآنجا هیچچیز عکس را بدل به ابژه هنری نمیکند. دیگرنه عکسی چاپ میشود ونه لازم است که اینچنین باشد. میشود حفظشان (save) کرد یا حذف (delete). شبیه همان کاری که بیشتر بومیهای هر قلمرو با مهاجرانش میکنند.
+ نوشته شده در دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 1:47 توسط مهرداد نجمآبادی