58
شرحی از هنر آلمان بین سالهای 1781 تا 1871 (به همراه سالشمار)
آلمانیها عمیقتر شیرجه میزنند ــ ولی وقتی به سطح آب برمیگردند كثیفترند.
ویكام استید
[هیپولیت] تَن، این مرد فرانسوی، بود كه گفت تمام ایدههای تعیینكنندهی زمان حال در فاصلهی سالهای 1780 تا 1830 در آلمان پدید آمدهاند.
جان دویی [دیویی]
آلمان را از جهات مختلف میتوان در میان همتایان اروپایی خود كشوری خاص به شمار آورد. نوربرت الیاس جامعهشناس آلمانی مینویسد «همانطور كه در جریان شكلگیری یك شخصیت تجارب دورانهای گذشته تأثیر خود را بر زمان حالِ فرد حفظ میكنند، تجارب گذشتهی یك ملت نیز در فرایند شكلگیری آن نقشی مشابه ایفا میكنند.» (viii.p) به این ترتیب، میتوان از «شخصیت»، «رفتار» و بهویژه «هبیتوس» یا منش و عادتوارههای یك ملت سخن گفت كه در نتیجهی بختها، موقعیتها، و اتفاقاتی كه یك ملت در طول قرون دستخوش آن شده، در وجود اعضای آن تهنشین شده و رفتارها و واكنشهای آنها در زمان حال را تعیین میكند. این عادتوارههای ملی، ارتباط مستقیمی با فرایند شكلگیری دولت یا حاكمیت در هر كشور دارند، و الیاس در مقدمهی كتابش میگوید این فرایند در آلمان شكل خاصی داشته كه نتیجهی چند عامل بوده است: 1. قلمروهای آلمانیزبان از چندهزار سال پیش در میان اقوام لاتینیزبان و اسلاو قرار داشتهاند و این موقعیت بینابینی بههمراه رقابت همیشگی میان این اقوام، آلمان را از نظر تاریخی در موقعیتی بیثبات قرار داده كه در طول تاریخ به استقلال یا خودمختاری تدریجی بخشهایی از این مناطق انجامیده است؛ از استقلال سویس و هلند گرفته تا آخرین مورد یعنی جدا شدن آلمان شرقی و غربی. 2. در تاریخ اروپا، و البته تاریخ بشر،....