31
ساحت پژواکها / مریم اطهاری
دویگ درمتن کوتاهی که راجع به بنار نوشته است، جان کلام را در مورد دغدغهها و نحوه کارش بیان کرده است.
درست مانند زمانی که صحنهای از یک فیلم ترسناک معمولی، زمانی که جسدی افتاده در قایقی روان بر دریاچه، شوق کشیدن لحظهای خیالانگیز را در او ایجاد کرد، لحظهای که زنی سوار بر قایق انگشتانش را در انعکاس تصویرخودش در آب بازی میدهد، دستمایههای تصویریای که او از رویشان نقاشی میکشد چیزی نیستند به جز یک انگیزه، و محرّکی برای تلاش در تجسّم بخشیدن به پژواکی که مواجهه با آن تصویر خاص، در وجود او مشدّد و طنینانداز ساخته است. ...