47
زمینههای تاریخی و مفهومیِ ژانر طبیعتبیجان / نوربرت اشنایدر / سیدمحمد آوینی
«در قرن هفدهم طبیعت بیجان در رتبهبندی ژانرهای نقاشی پایینترین رتبه را داشت»؛ شنیدن این جمله در عصر فعلی اندکی غریب است. چگونه نقاشیهایی که همپای سایر ژانرها نمایانگر مهارت نقاش بودند، جایگاه والایی در عالم هنر نداشتند؟ مقالهی نوربرت اشنایدر تاریخنگار آلمانی با عنوان «زمینههای تاریخی و مفهومی ژانر طبیعت بیجان» به بررسی سیر تطور ژانر طبیعت بیجان در تاریخ نقاشی میپردازد. طبیعت بیجان یکی از قدیمیترین ژانرهای نقاشی است که به دلیل توجه به اشیاء بیروح در دورههای مختلف تاریخ هنر مورد توجه بسیاری قرار نگرفته است. مقاله نشان میدهد که که چگونه این رتبهبندی پایدار نمانده و به تدریج، طبیعت بیجان جایگاه خود را به دست آورد. نکتهای که همواره دربارهی نقاشی طبیعت بیجان مورد تأیید بوده است، اهمیت مهارت و تکنیک نقاش در آن است. نقاشان طبیعت بیجان همچون نقاشان پرتره یا سایر ژانرهای محبوبتر برای شناخت سوژههای خود زمان صرف میکردند و بازنمایی اشیاء نمایانگر توانایی خاص آنان بود. حکایت «انگورهای زئوکسیس» نمونهی مشخصی از نمایش مهارت نقاشان طبیعت بیجان در هنر است. نویسنده به بحث ورود سمبولیسم در تاریخ طبیعت بیجان نیز اشاره دارد و نمونههای سمبولیک آن را با عناصر مذهبی بررسی میکند. در پایان، مقاله در پی کشفِ رابطهی عواطف و ایدههای انسانی با این ژانر است.