13
زایش سنت، نمایش تجدد / رویین پاکباز
«تصوری که شاهان قاجار از شخصیت، قدرت و شوکت خود داشتند در هنر درباری آنان بازتاب یافته است. اما این هنر، در سطحی دیگر، تحول سنتگرایی به تجدد را منعکس میکند.» این نوشتار به مروری بر سیر تحول سنتگرایی به تجددخواهی در هنر درباری قاجار، از اولین دوره تا چهارمین دوره، اختصاص دارد. نگارنده نشانههای این تحول را با مقایسهی دو نمونه از نقاشیهای مهرعلی و محمد غفاری (کمالالملک) نشان میدهد. به گمان او عدم توجه مهرعلی به شبیهسازی و نمایش حجم و عمق و وفاداریاش به اصول تصویرپردازی دو بعدی نمایانگر سنتگرایی در تصویرپردازی این دوره است، و در برابر آن، علاقهی کمالالمک به نمایش جزئیات به شیوهی طبیعتگرایانه نشان دهندهی تمایل او به زبان هنری جدید است. به گمان پاکباز «زبان هنر رسمی از دومین تا چهارمین سلطنت قاجار به کلی تغییر میکند و سنت بومی تصویرپردازی مثالی جای خود را به تقلید از شیوهی طبیعتنگاری اروپایی میدهد». پاکباز در این نوشتار وفاداری نقاشان دربار فتحعلی شاه به سنتهای پیشین نقاشی ایرانی و تصویرپردازی استعاری آنها را نوعی سنتگرایی میداند و آن را در برابر واقعنمایی نقاشان ناصرالدین شاه که آن را میل به نوعی تجدد میداند، قرار میدهد. او دلیل این تحول را در متن تاریخ قاجار میجوید و میکوشد با کنکاش در آثار برخی از هنرمندان این دوره ابعاد مختلف این تحول را روشن کند.