61
دمی بیاسای، عکسهایی که خاموش ماندند / غزاله هدایت
آنجا نشسته است و چشمهایش از هر سو به ما مینگرند. آرام است یا تمنای آرمیدن دارد، نمیدانم.
کتایون کرمی با دوربین دیجیتال عکسی از تصویر زنی داخل دوربین بزرگ گرفته است.آنها را روی شیشه،آینهای، چاپ کرده است، شیشه را چرخانده است تا لایهی بیرونی هم شیشهی قاب باشد هم محافظی برای تصویر. تصویری واحد، چهار تکه شده و هر کدام از این تصاویر، مجزا چاپ و قاب شدهاند. این چهارعکس یکسان با اندک شکستگیهای متفاوت، یکی پس از دیگری بر دیوار نصب میشوند و در نهایت چهار دیوار گالری را پر میکنند. یکی هم بر زمین آرمیده است تا در انتظار افتادن شاقولها بیدار شود و بر دیوار بنشیند. باریدنِ بارانِ این شاقولها به دست ما بینندگان است. هر کدام از ما میتوانیم نخ این شاقولها را در دست بگیریم، آنها را رها کنیم ، ببارانیم و جان عکس را بگیریم.
...