9
در معبد/ محبس کودکی (سازهی یادبود کودکان دیژان) / دانلد کاسپیت / مهدی نصرالهزاده
به نظر میرسد برای ما ضرورت تام داشته باشد که برای نابود نساختن خویش، برای مصون ماندن از
میل به تخریب نفس، چیز یا شخص دیگری را نابود سازیم./ زیگموند فروید، در سگفتارهای مقدماتی جدید در مورد روانکاوی
وقتی میخواهید خودتان را بکشید، پرترهای از خودتان حین اقدام به خودکشی میکشید، اما آن را
حقیقتاً انجام نمیدهید.»/ کریستین بولتانسکی، و اثر یادبود برای فردی ناشناس
آن سال را یادم هست؛ درست یک سال از پایان (جنگ جهانی دوم) میگذشت، اما یهودستیزی در
فرانسه همچنان قدرتمند بود، و من احساس میکردم ... از دیگران متفاوتام.» چنان گوشهگیر شده
بودم که در سن یازدهسالگی نه فقط هیچ دوستی نداشتم و خودم را عاطل و باطل میدیدم، بلکه درس و
مدرسه را هم رها کردم./ کریستین بولتانسکی
نمادها چیزهاییاند که وجودشان برای غلبه بر فقدان شیء تجربهشده و مورد پذیرش قرار گرفته، و
نیز برای حفظت از شیء در مقابل ستیزهخویی آدمها، لازم است. هر نماد همچون رسوبی است که از
سوگواری برای شیء بر جای مانده است.»/ هانا سگال، رؤيا، خیال و هنر
اجازه دهید نخست به گونهای تجربی آغاز کنیم، و سپس رد و نشان معناهایی را بیابیم که همچون هالهای از امکان همچون پرانتزی فرضی، گرد یک شیء خاص چمبره زدهاند...
(برای دانلود متن روی گزینهی خرید کلیک کنید)