لیوتار در مقالهی مهم دیگری که در این شماره از او ترجمه کردیم، نقاشی مدرن را در مقام دغدغهای مصرّانه نسبت به امر والا قرائت میکند. سپس، فصل دیگری از کتاب درخشان ریچارد کرنی میخوانیم، که از سرمشقهای اسطورهشناسانه، الاهیاتی، متافیزیکی، و انسانشناسانه برای فهم ایدهی شر آغاز میکند، و به تبیینهایی که متفکران پسامدرنیست ارائه داده و در چارچوب آن امر والا را همبسته با امر پَست، و امر فراانسانی را همبسته با امر فروانسانی قرائت کردهاند میرسد. مقالهی جین ری در چارچوب خردهگفتمانی جای میگیرد که منع شمایلنگاری در سنت عبرانی را به حُکم آدورنویی در مورد شرایط دشوار/ ناممکنِ خلق شعر (هنر) در پی آشویتس، و بحث لیوتار در مورد امر بازنمایی ناپذیر (نمایش ندادنی) پیوند میزند (که کرنی نیز نسبت به آن موضعی انتقادی اتخاذ میکند). در متن بعدی، با بازگشتی به سرچشمهی این مباحث در سدههای هجده و نوزده، در مورد دو سنت متفاوت آلمانی و انگلیسیِ تفکر زیبایی شناختی و ایدهپردازی درمورد مفهوم امر والا در آنها سخن خواهیم گفت. مقایسهی مسیر فرهنگی این دو کشور، نمونهی خوبی از چگونگی نسبت میان شرایط تاریخی متفاوت و شکلگیری مقولات و مفاهیم نظریِ متفاوت به دست میدهد.