33
جهانی شدنِ ایرانی شدن / مجید اخگر
این جستار نسبتاً طویل مشتمل بر هشت بخش است که در عین استقلال نسبی موضوع، با یکدیگر ارتباطی انداموار دارند. نگارنده در سرتاسر متن میکوشد تا با طرح پارهای تحولات زمنیهای در سطح جهانی فهمی نظری از تحولات 10 سالهی اخیر هنرهای تجسمی ایران و نسبت این تحولات با تحولات جهانی هنر تجسمی در همین دوره ارائه دهد. شاید بتوان پرسش اصلی و بنیادین این جستار را چنین صورتبندی کرد که «وقتی از هنر معاصر ایران صحبت میکنیم، آیا دربارهی امری محلی و بومی و ملی صحبت میکنیم یا پدیدهای جهانی و جهانشمول؟» نگارنده معتقد است برای فهم تحولات صحنهی اخیر هنر تجسمی در ایران اکتفا به تحلیلهای منطقهای و بومی نابسنده است چراکه این تغییرات را همسو و متأثر از تحولات جهانی در مقیاسی وسیع مینگرد. نگارنده بر آن است تا در فرازهای مختلف متن نسبت متناظر میان تحولات داخلیِ هنر تجسمی در ایران و نیروهای گستردهتر جهانی را تبیین کند. وی همچنین تلاش کرده است پارهای از بحثهای نظری خود را به صورت عملی در تحلیل و نقد نمونههایی از آثار تجسمی هنرمندان معاصر ایران شامل نقاشی و عکس و مجسمه به کار ببندد.