36
تهران: همواره موقت زیستن / باوند بهپور
«تهران: همواره موقت زیستن» عنوان یادداشتی از باوند بهپور پیرامون شهر تهران و تنوع ساکنان آن است. بهپور تهران را در تضاد همیشگیاش با شهرستان بررسی میکند. چه ویژگیهایی این شکاف را شکل دادهاست و زندگی کردن در پایتخت چه مزیتی بر شهرستانی بودن دارد؟ نویسنده با بررسی تجربهی زیسته ساکنان شهر تهران از ابعاد گوناگون موقتی بودن شهر تهران را تشریح میکند. از متن:
«در شهرستان از كلمه شهرستانی متنفر بودم. حس میكردم اهالی مركز برای تحقیر شهرستانیها به آنها میگویند شهرستانی. از نظر خودمان، شهرستان از توابع استان بود. مركز استان كه شهرستان نبود. اگر به كسی كه از فسا یا آباده به شیراز میآمد میگفتند شهرستانی، حرفی نبود. انگار عنوان پایتخت برایشان كافی نبود داشتند ما را هم كوچك میكردند. حالا به جبران این توهین، شیراز و اصفهان و برخی شهرهای بزرگ دیگر خود را در عنوان پایتخت شریك كردهاند: پایتخت فرهنگی، پایتخت هنری، ... . همگان دوست دارند روی تخت بنشینند نه روی زمین...بيهودگيِ تهران عيان نيست. جاذبهاش به اين است كه باور كردن احساس بيهودگي در آن دشوارتر از ساير نقاط ايران است. بيهودگي را با هيبتش به پايين فشار ميدهد. در تهران زندگي كيفيت ندارد اما به طور نسبي معنا دارد. چون ديگران خود را با آن ميسنجند، معنا پيدا ميكند